بـی پـايـان

مسلمانانِ ايران، نام و ننگ را نمی‌ شناسند و از حاکميت ِ دشمنانِ ايران هم شرمسار نمی شوند. مسلمان ِ ايرانی، در ولايت فقيه، موالی است و ايران ستيزان مولای او هستند

Tuesday, December 28, 2010


برخورد-های کار سیاسی با پژوهش فرهنگی


مردو آناهیـد


سیاست-پیشه می‌پندارد: اگر او به حکمرانی برسد می‌تواند به دلخواه جامعه را دگرگون سازد.
یک پژوهشگر فرهنگی از اندیشیدن، در مورد ناهمآهنگی‌-های درون و در ذهن جامعه، یافته-‌ها و ارزش‌-های تازه‌-ای را پرورش می‌دهد او به کارکرد و ناسازگاری آن ارزش-‌ها با ساختار اجتماع برخورد نمی‌کند. برخی از پژوهشگران فرهنگی می‌توانند دشواری-‌ها و گره-‌های کوری که در درازای زمان سامان اجتماع را آشفته کرده‌اند شناسایی کنند ولی آنها گره-گشای آن دشواری‌-ها نیستند. چون پژوهشگر فرهنگی تنها گره‌-های کور و درد-های کهنه را در اجتماع شناسایی می‌کند ولی گشودن این گره‌-ها و درمان این درد-ها در خور پژوهش نیستند. چون پژوهش در مورد بازده‌-ی پدیده-‌ای فرهنگی، که شاید در آینده پیدایش یابد، باید به آیندگان واگذار شود. روشن‌-اندیش براین باور است که تنها با دگرگون شدن فرهنگ مردم شیوه-‌ی کشورآرایی‌-ی آنها دگرگون خواهد شد.

برآیند ترس و زور، که از سوی حکمرانان بر آگاه-بود و ذهنیات مردم ایران وارد می‌شوند، نه تنها خرد همگان را از کارآیی بازمی‌دارد بلکه آشفتگی بزرگی در برداشت از کارکرد واژه‌-هایی که ما روزانه به کار می‌بریم به وجود می‌آورد. از آن که زورمندان جامعه بیشتر به مفهوم‌-های اسلامی و کمتر به فرهنگ ایران آشنایی داشته‌-اند کمتر واژه-شناس و سازمانی که در ایران بتواند به درستی مفهوم واژه‌-های را تعریف کند بوجود آمده است. البته بزرگ-مردانی بسان «دهخدا» در ایران پدیدار شده‌-اند ولی یافته‌-های پرارزش آنها کمتر تصور یا تصویر واژه-‌ها را در بینش همگان همآهنگ ساخته است. از این روی برای بیشتر ما، بُن-‌مایه-‌ی واژه‌-هایی که ما در گفتگو-ها و همپرسی‌-ها به کار می‌بریم، روشن نیست. چه بسیاری گوینده و شنونده‌ نمی‌دانند که آنها از مفهوم یک واژه یا مفهوم یک پدیده-‌ی ذهنی برداشت‌-های گوناگونی دارند. ادامــــه [+]

Labels: , , ,

Sunday, December 26, 2010


وظیفه-ی تاریخی ما در قبال دین-کاران؟


سیامک مهــر[+]


مبارزه با دین-کاران جدالی است متداوم که به انسان-هایی وطن پرست، آگاه و روشنفکر و پیگیر و خستگی ناپذیر نیاز دارد.
با وجود فوج دین-کاران اسلامی در بافتار جامعه ایران، مدرنیزه کردن جامعه نه از پایین ممکن است، که تجربه-ی شکست خورده-ی انقلاب مشروطه این حقیقت را نشان داد و نه از بالا که به خوبی دیدیم که دستاورد-های پنجاه ساله-ی سلسله-ی پهلوی جهت خروج از پسماندگی اسلامی در انقلاب 57 چگونه بر باد رفت.

آخوند وکیل خود خوانده است. هیچ مسلمانی به آخوند وکالت نداده است. اساساً به صرف مسلمان بودن مردم، دلیلی پیدا نیست که دخالت-های کینه توزانه-ی روحانیت را در ریز-ترین مسائل جامعه و پنهانی-ترین زاویه-های زندگی خصوصی ملت تحمل کنیم.
مگر به جز آخوند و اسلام مانع و رادعی بر نواندیشی و نوگرایی و نوجویی در فرهنگ و هستی و حیات ما متصور است؟ دین-کاران عامل و عنصر اصلی عقب ماندگی و فقر و فلاکت ملت ایران و مسبب هر گرفتاری و درماندگی و پریشانی اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی این ملک و ملت هستند.

آخوند برای فروش متاع کپک-زده و مسموم دکان جهل و خرافه-اش و برای تداوم زندگی انگلی و بی شرمانه-ی خویش و برای ارتزاق از دست-رنج دیگران، تمامی هم و همت تاریخی-اش بر جهالت-گستری و مرید و مؤمن-پروری و دور نگهداشتن یکایک آحاد ملت از حقیقت وجود خود و هویت فردی مستقل و خاضع و خاشع و سرسپرده ساختن و از خود بیگانه کردن مردم متمرکز است. آخوند بر پایه-ی سیره و سنت نبوی و آموزه-های الهی قرآن، درس خـُدعه و مکر و نیرنگ اسلامی را به درستی آموخته است. آخوند در هر آستین-ش هزار مار و در هر جیب-ش هزار ماکیاولی پنهان دارد. با هیچ منطق و استدلال و مجادله و مناظره و نقد و نظری هرگز نمی توان آخوند را دور زد و یا بر وی چیره گشت. آخوند را می باید نابود کرد. حرفه و پیشه-ی آخوندی را می باید جرمی آشکار اعلام نمود و دکان-داران دین را در هر زمان و در هرکجا تحت پیگرد قانونی قرار داد.


یک توضیح واضح اما ناگزیر:
در این مقاله هرجا سخن از "آخوند" رفته است، مراد جمیع دین-کاران می باشد. اعم از «فقیه عالیقدر و عالم ربانی و مجتهد جامع الشرایط و آیت الله و آیت الله العظما و مرجع تقلید و ملا و مفتی و حضرات آیات عظام و علمای اعلام و روحانیت معظم و حجج اسلام و ... تا روضه خوان محله». از قضا همین گونه-ی اخیر یعنی روضه خوان-های محلی در محافظت و مراقبت از جهل مؤمنین مؤثر-ترین گروه هستند. هرساله در ماه-های محرم و صفر و رمضان هزاران قلاده روضه خوان از حوزه های علمیه به اطراف و اکناف کشور تا دور-ترین روستا-ها اعزام می شوند تا هم از یکسو به توزیع عادلانه-ی جهالت اسلامی مبادرت ورزند و هم آخرین گزارشات خود را از میزان وفاداری گله-ی گوسفندان به چوپانان خویش در اختیار پدرخوانده-های مافیای اسلام قرار دهند. ادامـــــه[+]

Labels: ,

Thursday, December 23, 2010


سيـامک مهــر


گزارشگر به خاک ایران در شکنجه-گاه خلیفه اسلام



سیامک مهر

او که راستی-ها را می نوشت
آگاهی را گزارش می کرد
او که بی پرده از اسلامِ ایران-ستیز سخن می گفت
او که پوست-کنده، چهره-ی اسلام و باور-مندانش را نشان می داد
او که ویروس "اسلام"، این دشمن انسان و انسانیت را نشانه گرفته بود
امروز در سیاه-چال خلافت اسلامی
حلاج دیگریست که سرش را به دارِ "شریعت اسلام" می سپارد.

متن رنجنامه-ی آزاد-اندیش «سیامک مهر»، ايران-پرورِ اسلام-ستیز، نویسنده-ی وبلاگ "گزارش به خاک ایران[+]" که؛
"فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" آن را بازتاب داده-اند.

سیامک مهر نوشته است:ادامــــه[+]

Labels: ,

Wednesday, December 22, 2010


مافیای مدینه


سیامک مهر
[+]

به هوش باشیم که مافیای مدینه و مجاهدان و جهادگران اسلام برای سومین بار و این مرتبه در قالب اصلاح طلبان و ملی-مذهبی ها، با برافراشتن پرچم سبز "الله" و با پروژه-ی «اســلام رحمانی» و به کمک قدرت-های سلطه-گر غربی که حفظ اسلام به عنوان اصلی-ترین عامل عقب ماندگی جوامع مسلمان دغدغه آنهاست، قصد حمله به ایران را دارند.

آموزش اسلام در یک جلسه
در صفحات تاریخ اسلام بطور خلاصه خوانده-ایم که مردم ساکن مکه، پس از آنکه از مزاحمت-ها و خرابکاری-ها و نفاق افکنی-های اراذل و اوباشی که به گرد «محمدابن عبدالله» جمع شده بودند به ستوه آمده و تحمل تجاوزها و اخلال-گری-های آنان در زندگی روزمره و آرامش شهر بر مردم گران آمده بود، مصمم شدند که با دارودسته-ی محمد به مقابله برخیزند. تعقیب عمال و آدم های محمد با فراز و نشیب ها و هزینه ها و سختی هایی همراه بود، اما سرانجام مردم مکه موفق شدند آنها را از شهر خود برانند و آرامش را به زندگی خود بازگردانند.
شصت، هفتاد نفری که به سرکردگی محمد در بیابان ها آواره شده بودند، پس از یک دوره-ی گرسنگی و سختی و سرگردانی در صحراهای خشک، عاقبت به شهر مدینه که فاصله-ی کوتاهی از مکه داشت رفته و در آن شهر ساکن می شوند.
بخش اصلی و هیجان انگیز تاریخ اسلام از همین زمان شروع می شود که نطفه-های سازمانی مافیایی و گانگستری مرکب از اوباش گریخته از مکه، بعلاوه-ی شمشیرکش-ها و گردنه بگیرها و قطاع الطریق-های مدینه که به دو قبیله-ی «اوس و خزرج» وابسته بودند شکل یافته و ظهور می یابد. تشکیلاتی مافیایی که بعدها در«سازمان روحانیت شیعه» در ایران، به کمال انسجام ساختاری و کارآمدی و گستردگی و سودآوری فرارویید.

هجوم گُراز-وار مسلمانان به ایران و تسلط مافیای مدینه بر جان و مال مردم ایران یکی از تلخ-ترین و دردناک-ترین صفحات تاریخ ایرانزمین را رقم زده است. کفتار-های اسلام با شمشیرهایی برهنه به مدت دو قرن در دریایی از خونِ ایرانیان به پیش می تاختند. مردان جوان و زنان و کودکان را در زنجیر می کردند و در بازار-های برده فروشی مکه و مدینه به حراج می گذاشتند.

ادامـــــه[+]

Labels: , , , , ,

Friday, December 10, 2010


آیا هر مردمی سزاوار حقوق بشر است


مــردو آنـاهیــد


"انگلیس"، با قدرت دادن به شیخ-‌ها، سرقبیله-‌ها، گردن-کشان، راهزنان و پیشوایان دینی آنها را گماشته و سرسپرده-‌ی خود می‌سازد و حکمرانی را، در سرزمین-‌هایی که استعمار آنها دشوار شده بود، به آنها واگذار می‌کند. بدین شیوه هم خود را از درگیری و روبرو شدن با مردمان قبیله نشین دور و هم اندیشه-‌ی شکارچیان دیگر را از این شکارگاه-‌های سودآور برمی‌گرداند.
"انگلستان"، با پشتیبانی از پیشوایان دینی (به ویژه اسلامی) و قدرت بخشیدن به آنها راستای خواسته-‌های حکمرانان این سرزمین‌-ها را به دلخواه خود برمی‌گزیند. او از این راه می‌تواند به اراده-‌ی خود روانِ آز و نیاز را در بیشتر کشور-های عربی، به ویژه کشور-های نفت-‌خیز، خلق کند و بر استخوان-‌های پوسیده‌-ی آنها بدمد.
مسلمانان جهان بهترین و خودکار-ترین ابزار-های بوده-‌اند که بدون دریافت مزد یا پاداش بر ضد شوروی (کومونیست-‌های بی‌خدا) آماده-‌ی جهاد هستند. بنابراین در این مملکت-‌ها دشمنان سرسخت شوروی و سوسیالیست-‌های داخلی زاییده و پرورده می‌شوند.

چون ما بشر هستیم، همه‌-ی انسان-‌ها را آدم می‌شماریم، هنگامی که سخنی از انسان پیش می‌آید می‌پنداریم که سخن در باره-‌ی ما هم هست. ولی این پندار ما همیشه درست نیست. شاید اروپایی-‌ها تنها مردمان پیشرفته را بشر یا آدم بشمار می‌آورده-‌اند و البته آنها تنها خودشان را پیشرفته می‌دانسته-‌اند. این است که منشور جهانی حقوق بشر را برای آنهایی نوشته-‌اند که آن کسان را آدم می‌شمرده-‌اند. زیرا، در برنامه-‌های سازندگی‌-ی جهان پیشرفته، کشور-های پسمانده‌-ی جهان سوم را، برای بهره-‌برداری از سرزمین-‌ها و بهره-‌کشی از مردمان-شان، گنجانده بوده-‌اند. برداشت آنها از واژه-‌ی "جهان" همان جهان آنها، جهان یکم، و برداشت آنها از "حقوق بشر" حقوق مردمان همان جهان بوده است. با این وجود درون-‌مایه و بیشتر ارزش‌-هایی که در "منشور جهانی حقوق بشر"[+] گردآوری شده-‌اند به کردار تا به امروز در همین کشور-های پیشرفته، جهان یکم، هم به کار گرفته نشده-‌اند. ادامــــه[+]

Labels: , , , , ,

Sunday, December 05, 2010


شریعت اسلام یا حقوق بشر


مـردو آناهيــد




شریعت اسلام یک جهان بینی نیست که در ماده-ی 18 «منشور جهانی حقوق بشر»، به آن مفهوم اشاره شده است. شریعت اسلام در بر گیرنده-ی احکام برده-داری است که در آنها، بشر، بردگان "الله" هستند، همه-ی مردمان عبد ِ "الله" و مجبور به اطاعت از اوامر او هستند. در شریعت کسانی که بردگی-ی "الله" را نپذیرند، گناهکار و نادان خوانده شده-اند، دستکم، آنها به کناره-ی اجتماع رانده می‌ شوند.

شگفتا، بسیار کسانی در پیرامون پدیده-ای، که آن را نمی‌ شناسند، گفتگو می‌ کنند. افزون بر این از گفتار آنها، هیچگاه پرسشی، برای شناخت آن پدیده، شنیده نمی‌ شود. شاید آنها می‌ پندارند، که با یک پرسش، نا آگاهی-ی آنان آشگار می‌ شود و دیگر در انجمن فرهیختگان به شمار نمی‌ آیند.
یکی از این پدیده-های سرشناس و گریزپا "منشور جهانی حقوق بشر" است.
همگان انسانند و همگی آزاد زاییده شده-اند. در این زمان که "سخن-ها به کردار بازی شده-اند" هر کس، که در ستایش منشور حقوق بشر سخن براند، آزادیخواه پنداشته می‌ شود. با این وجود، بیشتر این کسان نمی‌ دانند که آنها از چه پدیده-ای با چه درون مایه-ای سخن می‌ گویند.
بی گمان برخی از آنها هم با منشور جهانی حقوق بشر آشنایی دارند؛ ولی این آگاهی نشان آن نیست که آنها درون مایه-ی منشور را به درستی در خود گواریده یا به راستی آن را پذیرفته-اند. ادامـــه[+]

*****

«منشور جهانی حقوق بشر» و نوشته-هایی از مــردو آنـاهیــد

پرسش آذرخش خرد است نه نشان نادانی[+]
۲۰ آذر ۱٣٨٨ - ۱۱ دسامبر ۲۰۰۹
http://www.derafsh-kaviyani.com/parsi/porsesh-az-khod.pdf
*****
[+]پاداش واژگون در منشور حقوق بشر
۱۰ مهر ۱٣٨۶ - ۲ اکتبر ۲۰۰۷
http://www.derafsh-kaviyani.com/parsi/padashevazhgun.pdf
*****
آیا هر مردمی سزاوار حقوق بشر است؟[+]
۲۴ مرداد ۱٣٨۵ - ۱۵ اوت ۲۰۰۶
http://www.derafsh-kaviyani.com/parsi/sezavareadam.pdf
*****
پرورش اژدها در آستین حقوق بشر[+]
۱۷ بهمن ۱٣٨۴ - ۶ فوريه ۲۰۰۶
http://www.derafsh-kaviyani.com/parsi/azhdaha.pdf
*****

Labels: , ,

Saturday, December 04, 2010


مذهب


برتولت برشت



در آنجا بی ترديد مذهبی هم وجود داشت
كه به ماهی-ها می آموخت
"زندگی واقعی در شكم كوسه-ها آغاز می شود"

دختر كوچولو-ی صاحب-خانه از آقای «كی» پرسيد:

اگر كوسه-ها آدم بودند، با ماهی-های كوچولو
مهربان-تر می شدند؟
آقای «كی» گفت: البته!

اگر كوسه-ها آدم بودند،
توی دريا برای ماهی-ها جعبه-های محكمی می ساختند،
همه جور خوراكی توی آن می گذاشتند،
مواظب بودند كه هميشه پـُر آب باشد.
هوای بهداشت ماهی-های كوچولو را هم داشتند.
برای آنكه هيچوقت دل ماهی كوچولو نگيرد،
گاه-گاه مهمانی-های بزرگ بر پا می كردند،
چون كه؛ گوشت ماهی شاد از ماهی دلگير لذيذ-تر است !
برای ماهی-ها مدرسه می ساختند
وبه آنها ياد می دادند
كه چه جوری به طرف دهان كوسه شنا كنند
درس اصلی ماهی-ها اخلاق بود
به آنها می قبولاندند
كه؛ زيبا-ترين و باشكوه-ترين كار برای يك ماهی اين است
كه؛ خودش را در نهايت خوشوقتی تقديم يك كوسه كند
به ماهی كوچولو-ها ياد می دادند كه چطور به كوسه-ها معتقد باشند
و چه جوری خود را برای يك آينده زيبا مهيا كنند
آينده-يی كه فقط از راه اطاعت به دست می آيد!

اگر كوسه-ها آدم بودند،
در قلمروشان البته هنر هم وجود داشت:
از دندان كوسه تصاوير زيبا و رنگارنگی می كشيدند،
ته دريا نمايش-نامه به روی صحنه می آوردند كه در آن ماهی كوچولو-های قهرمان
شاد و شنگول به دهان كوسه-ها شيرجه می رفتند.
همراه نمايش، آهنگ-های محسور كننده-يی هم می نواختند كه بی اختيار
ماهی-های كوچولو را به طرف دهان كوسه-ها می كشاند.

در آنجا بی ترديد مذهبی هم وجود داشت
كه به ماهی-ها می آموخت
"زندگی واقعی در شكم كوسه-ها آغاز می شود"

برتولت برشت

کاریکاتور از «مانا نیستانی»

Labels: ,