بـی پـايـان

مسلمانانِ ايران، نام و ننگ را نمی‌ شناسند و از حاکميت ِ دشمنانِ ايران هم شرمسار نمی شوند. مسلمان ِ ايرانی، در ولايت فقيه، موالی است و ايران ستيزان مولای او هستند

Sunday, October 07, 2012

اسلامزدگان از برون نرم و از درون خشمند

مردو آناهيد


عارفان دروغوند و خودفريب بوده‌اند و با بزک کردن ِ اسلام مردم را هم فريب داده‌اند. ولی آنها نتوانسته‌اند اندکی از پسماندگی و خشمِ اسلام بکاهند. افزون بر اين شوربختی، عارفان نگرش ِ مردمان را از سربلندی به سرگردانی و ستم پذيری بر گردانده‌اند.

آن چيزهايی را که نمی‌توان به آسانی ديد و نمی‌توان آنها را، بدون ِ راستی و آزادگی، سنجيد سوی نگرش و پهنه‌ی ديدگاه ِ مردمان هستند. هر روشن انديشی می‌تواند ببيند که مسلمانان در کشورهای آزاد، تا اندازه‌ای به مانند ِ ديگران می‌زيند، همسان ِ ديگران می‌آموزند، همراه ديگران کار می‌کنند و از سامان ِ پيشرفته‌ی ديگران برخوردار می‌شوند. کمتر کسی می‌تواند ببيند که، نگرش ِ مسلمانان از نگرش ِ ديگران سدها سال پس مانده است، بينش مسلمانان با بينش ِ ديگران سازگار نيست، ديدگاه ِ مسلمانان بسيار تنگتر و تاريکتر از ديدگاه ِ ديگران است. بيشترين شمار از اين مردمان، چه مسلمانان و چه ديگران، که به ناچار در ميهن ِ خود با مسلمانان همزيست شده‌اند، از پيروان ِ دين‌های ابراهيمی هستند. دين‌های ابراهيمی عقيده‌هايی هستند، که هر يک از آنها، در پيوند به بينشی يکسان که بر زمينه‌ی برده منشی است، مردمانی را، با زور و در سايه‌ی ترس، به بند کشيده‌اند. پيشوايان ِ دين‌های ابراهيمی، حکومت بر مردمان را، با گله بانی، برابر می‌پندارند. زيرا عقيده‌ی همه‌ی آنها، با اندکی پس و پيش، پسمانده و بر پايه‌ی حکومت ِ خالق بر مخلوق است. از اين روی برداشت ِ پيروان هم از پديده‌ی دين و انسان تا اندازه‌ای يکسان است. پس چرا مسلمانانی، که به کشورهای پيشرفته واريز شده‌اند، با مردمان ِ باشنده‌ی اين کشورها، به زشتی و با خشونت برخورد می‌کنند؟[+]ادامـــــه

Labels: , , , , ,

0 Comments:

Post a Comment

<< Home