بـی پـايـان

مسلمانانِ ايران، نام و ننگ را نمی‌ شناسند و از حاکميت ِ دشمنانِ ايران هم شرمسار نمی شوند. مسلمان ِ ايرانی، در ولايت فقيه، موالی است و ايران ستيزان مولای او هستند

Thursday, February 23, 2012


همبستگی با ايران ستيزان نابخردی است


مردو آناهيد



اسلامزدگان و اسلامفروشان پيوسته از کشته شدگان دوران پهلوی سخن می‌رانند. ولی از شناسايی‌-ی کشته شدگان ايرانی، در درازای 1400 سال حکومت‌های اسلامی، پرهيز می‌ کنند.

آخوندها چنگال‌های خونين خود را پيوسته تيزتر و ژرفتر در جان ايرانيان و فرهنگ ايران فرو می‌‌کنند و در برنامه‌-ی اسلام سازی، که از سوی جهانداران گسترده می‌شود، همياری و توانايی خود را بهتر نشان می‌هند.
به هر روی هنوز هيچ ديگی را بار نگذاشته‌-اند که برخی از شتابزدگی خودشان را به ديگ بيندازند. اگر هم جهانداران نياز دارند، که در اين زمان، بر مردمان ايران، کسان ديگری را حاکم بسازند، آنها حاکميت را به کسانی خواهند سپرد که آنان اسلامزده و ايران ستيز باشند.

اسلامفروشان و اسلامزدگان هيچ گونه مهری به کشور ايران ندارند. آنها ايران را اندوخته‌-ای می پندارند که به حکمرانان ِ بر اين کشور واگذار می‌ شود. از اين روی آنها خواهان حکمرانی بر ايران هستند. آنها، برای باز پس گرفتن ِ کشور و آزاد ساختن ِ آن از چنگال جهادگران بيابانگرد، هيچ گونه انگيزه‌-ای ندارند.
ادامــــه[+]

Labels:

Saturday, February 11, 2012


حکومت اسلامی ناآگاهی را به رای می‌گذارد


مـردو آنـاهيــد



خمينی از مردم خواست، که برای نابود ساختن ِ نشانه‌های تمدن و بازسازی‌-ی نشانه‌های اسلامی، با او بيعت کنند تا خروس ِ کارتر به تخم بنشيند. روشنفکران فرياد می‌زدند و می زننـــد؛ "هر کس که، با اين شبان، بيعت نکند چنان است که او به گوسپند بودن ِ خود ايمان ندارد".

من بر اين پندارم، از زمانی که اسلام بر مردمان ِ ايران حکم می‌راند، اين مردمان به نفرين اَهريمن دُچار شده-اند. زيرا با اين همه‌-ی انديشمند و دانشمند که از اين مردمان برخاسته‌-اند هيچکدام از آنها نتوانسته‌-اند، برای ايرانيان ديدگاهی را بگشايند، که دستکم شماری از اين مردمان به خودانديشی بگرايند.

اگر ما به خرد آراسته هستيم، پس چرا مُردگان ِ هزار ساله بر ما حاکم شده‌-اند؟
اگر ما دانشمند داريم، پس چرا، چرخ‌های کشورداری در دست ِ آخوندهای ابله هستند؟

اگر ما ايرانی هستيم، پس چرا یک عربزاده بر ما ولايت دارد؟

اگر ما ميهن پرور هستيم، پس چرا ايران ستيزان را ستايش می‌ کنيم؟

اگر در ايران حکومت ولايت فقيه حاکميت الله است، پس مردم ايران چه چيزی را انتخاب می‌کنند؟

اگر چپ روها از دگرگونی‌های جامعه اندکی می‌ دانند، پس چرا نمی‌دانند که احکام پوسيده‌-ی قبيله‌-ای پاسخگوی جامعه‌-ی امروز نيستند؟!. ادامـــه[+]

Labels:

Tuesday, February 07, 2012


پرسشی از آزادگان: مرز نادانی کجاست؟


مردو آناهيد



گويی گوسفندان، از عشق به کباب شدن، با پای خود به کشتارگاه می‌روند. شمار مسلمانان با ايمان در يک [بيعت-گيری]،انتخابات اسلامی درسد آلودگی انديشه‌-ی آنها را نشان می‌دهد نه درستی عقيده‌-ی آنها را.

پيروان به چيزی که نمی‌دانند ايمان دارند و در اجرای اوامر ايمان نادان به شمار می‌آيند. کسانی که از نادانی به امر امامی به کشتار دگرانديشان دست می‌برند، دست‌آورهای گذشتگان را نابود می‌کنند، برای مردگان هزار ساله به خودآزاری می‌پردازند، شيطان را سنگسار می‌کنند، مردمان را در ترس ميخکوب می‌کنند آنها برای انجام وظيفه‌-ی شرعی هم کسانی را انتخاب يا بر کنار می‌کنند آنها بر کردار و بازده‌-ی کردار خود آگاهی ندارند. چنين انتخاباتی، که از سوی مسلمانان به نمايش گذاشته می‌شود، شايد از سوی دين‌-فروشان مشروعيت داشته باشد ولی هيچگاه حقانيت ندارد. ادامــــه[+]

Labels: