برخوردهای کار سیاسی با پژوهش فرهنگی
مردو آناهید
• پرسش این جستار: چه تفاوتهایی میتوانند، در کارآیی و کارکرد یک روشناندیش با یک روشنفکر سیاسی، وجود داشته باشند. در آشفتگی که امروز در ذهن ما ایرانیان وجود دارد کمتر میتوان مفهوم هایی بسان سیاست پیشه، روشنفکر، پژوهشگر فرهنگی، جامعه شناس و اندیشمند را به درستی شناسایی و مرزبندی کرد ...
Islamic Hopeless Republic!
اجتماعی که به آشفتگیی فرهنگی دچار باشد، ساختار هر پدیدهای در آن جامعه، ناهنجار و ناآرام است. با دگرگون ساختن و تنش زدایی در هر پدیدهای از آن اجتماع به ناآرامی و تنش در میان پدیدههای دیگر افزوده میشود. این است که برخی از اندیشههای نوین، هراندازه هم که پرارزش حتا گرهگشا باشند، نمیتوانند به آسانی در آن آشفتگی رخنه کنند.
دردهای کهنهی اجتماع بخشهای آشفتهی پیکر جامعه را پر کردهاند، برای درمان دردهای کهنه نیاز به ساختار نوینی است که پیکر جامعه را در بر بگیرد.
یک پژوهشگر فرهنگی از اندیشیدن، در مورد ناهمآهنگیهای درون و در ذهن جامعه، یافتهها و ارزشهای تازهای را پرورش میدهد او به کارکرد و ناسازگاری آن ارزشها با ساختار اجتماع برخورد نمیکند. برخی از پژوهشگران فرهنگی میتوانند دشواریها و گرههای کوری که در درازای زمان سامان اجتماع را آشفته کردهاند شناسایی کنند ولی آنها گره گشای آن دشواریها نیستند. چون
پژوهشگر فرهنگی تنها گرههای کور و دردهای کهنه را در اجتماع شناسایی میکند ولی گشودن این گرهها و درمان این دردها در خور پژوهش نیستند. چون پژوهش در مورد بازدهی پدیدهای فرهنگی، که شاید در آینده پیدایش یابد، باید به آیندگان واگذار شود. روشناندیش براین باور است که
تنها با دگرگون شدن فرهنگ مردم شیوهی کشورآراییی آنها دگرگون خواهد شد.
ادامـــه برای خواندن تمامی اين نوشته[+] Labels: Iran, Islam, MarduAnahid, Mazdakcaspian