بـی پـايـان

مسلمانانِ ايران، نام و ننگ را نمی‌ شناسند و از حاکميت ِ دشمنانِ ايران هم شرمسار نمی شوند. مسلمان ِ ايرانی، در ولايت فقيه، موالی است و ايران ستيزان مولای او هستند

Monday, November 17, 2008

گدایی در این بوم و بر ننگ بود





Ferdosi

فـردوسی، کُهـن پيــر فرزانهء سخـن


سروده ای از فرودسی خردمند كه بی شباهت به حال و روز ايران كنونی ما نيست!

در این خاک زرخیز ایران زمین
نبودند جز مردمی پاک دین

همه دینشان مردی و راد بود
کز آن، کشور آزاد و آباد بود

بزرگی، به مردی و فرهنگ بود
گدایی در این بوم و بر ننگ بود

از آن روز دشمن به ما چیره گشت
که ما را روان و خرد تیره گشت

از آن روز این خانه ویرانه شد
که نان آورش مرد بیگانه شد

بسوزد در آتش گرت جان و تن
به از بندگی کردن و زیستن

اگر مایه زندگی بندگیست
دو سد بار مردن به از زندگیست


بر گرفته از «ايران پرس نيـوز» [+] و درود بر مبارز خستگی ناپذير «علی رضا ثقفی» گرامی


Labels: , , ,

Friday, November 07, 2008

اسلامفروشان خواهان درماندگی ایرانیان


برخوردهای کار سیاسی با پژوهش فرهنگی


مردو آناهید


• پرسش این جستار: چه تفاوت‌هایی می‌توانند، در کارآیی و کارکرد یک روشن‌اندیش با یک روشنفکر سیاسی، وجود داشته باشند. در آشفتگی که امروز در ذهن ما ایرانیان وجود دارد کمتر می‌توان مفهوم هایی بسان سیاست پیشه، روشنفکر، پژوهشگر فرهنگی، جامعه شناس و اندیشمند را به درستی شناسایی و مرزبندی کرد ...



Islamic Hopeless Republic!

اجتماعی که به آشفتگی‌ی فرهنگی دچار باشد، ساختار هر پدیده‌ای در آن جامعه، ناهنجار و ناآرام است. با دگرگون ساختن و تنش زدایی در هر پدیده‌ای از آن اجتماع به ناآرامی و تنش در میان پدیده‌های دیگر افزوده می‌شود. این است که برخی از اندیشه‌های نوین، هراندازه هم که پرارزش حتا گره‌گشا باشند، نمی‌توانند به آسانی در آن آشفتگی رخنه کنند. دردهای کهنه‌ی اجتماع بخش‌های آشفته‌ی پیکر جامعه را پر کرده‌اند، برای درمان دردهای کهنه نیاز به ساختار نوینی است که پیکر جامعه را در بر بگیرد.

یک پژوهشگر فرهنگی از اندیشیدن، در مورد ناهمآهنگی‌های درون و در ذهن جامعه، یافته‌ها و ارزش‌های تازه‌ای را پرورش می‌دهد او به کارکرد و ناسازگاری آن ارزش‌ها با ساختار اجتماع برخورد نمی‌کند. برخی از پژوهشگران فرهنگی می‌توانند دشواری‌ها و گره‌های کوری که در درازای زمان سامان اجتماع را آشفته کرده‌اند شناسایی کنند ولی آنها گره گشای آن دشواری‌ها نیستند. چون پژوهشگر فرهنگی تنها گره‌های کور و دردهای کهنه را در اجتماع شناسایی می‌کند ولی گشودن این گره‌ها و درمان این دردها در خور پژوهش نیستند. چون پژوهش در مورد بازده‌ی پدیده‌ای فرهنگی، که شاید در آینده پیدایش یابد، باید به آیندگان واگذار شود. روشن‌اندیش براین باور است که تنها با دگرگون شدن فرهنگ مردم شیوه‌ی کشورآرایی‌ی آنها دگرگون خواهد شد.

ادامـــه برای خواندن تمامی اين نوشته[+]



Labels: , , ,