آزمندان خویشتن را بُن می بُرند
مـردو آنـاهيــد
دریغا، چنین خفتگان خرد سوخته-ای، مانند خفاشی، که از تابش خورشید آزرده می شود، از دیدن نشان "شیر و خورشید" بر روی درفش ایرانیان، رَم می کنند.
یکی از سرکردگانِ بانک و خُبرگانِ چرخشِ سرمایه در آلمان، به نام "سَر رازین " (Sarrazin)، پی آیندِ شوم ساده پنداری-ی فرمانروایان آلمان را بررسی کرده است. از پژوهش-های او، چنین برآمده است، که مسلمانان وارد شده به کشور آلمان، پسمانده-تر، فرومایه-تر، تنبل-تر، بیهوده-تر و زیانبخش-تر از مردمانی هستند که باید برای بهبود آنها سرمایه گذاری کرد.
او در کتابش به نامِ (Deutschland schafft sich ab) = "آلمان خویش را برمی کَند"، به فرمانروایان کشور هشدار می دهد: سرمایه-ای که برای نگهداری و آموزشِ مسلمانان خرج می شود، بازده-ای بس زیان بخش دارد. چنانچه بر این روند پیش برویم، در آینده-ای نزدیک، خشونت و پسماندگی-ی مسلمانان، جایگزین همیاری و همزیستی در این سامان می گردند. زیرا این مسلمانان (تـُرک-ها و عرب-ها) از بُنِ خود کوتاه خرد و بهبود ناپذیر هستند.
"سَر رازین" در پیرامون کارکرد، دانش، بازده، سود و زیانِ بیگانگانی، که از چندین سال پیش تا کنون به آلمان وارد شده-اند، پژوهش کرده است. شیره-ی بررسی-های او این است: که این مسلمانان، از ریشه، خودخواه و با سازندگی در ستیزند.
این مسلمانان (تـُرک-ها و عرب-ها) هوش خود را تنها برای کژروی و بهره برداری از سامان دموکراسی و برای برگشت به سامان نامردمی به کار می برند.
پی آیندِ همزیستی، با چنین پسماندگانی، به گورسپردنِ سامان دموکراسی در این کشور خواهد بود. زیرا، با شتابی روزافزون، بر شمار شهروندان مسلمان، کودَن-ها، افزوده و از کارآیی آنها کاسته می شود. بار ِ سنگین این تن-پروران را، که از دانش بی بهره و از کار بیزارند، باید راستکارانی بکشند که برای تولید و سازندگی رنج می برند. ادامـــــه[+]