بـی پـايـان

مسلمانانِ ايران، نام و ننگ را نمی‌ شناسند و از حاکميت ِ دشمنانِ ايران هم شرمسار نمی شوند. مسلمان ِ ايرانی، در ولايت فقيه، موالی است و ايران ستيزان مولای او هستند

Thursday, June 30, 2011


بُت-های ناموجود چشم جان را کور می کنند


مـردو آناهیــد



بُت پرستانِ اسلام پناه، خمينی را از بُت سازان ِ انگلستان خريده-اند، سپس هيولای خمينی را با ويژگی-های يک بُت همسان کرده-اند، بدآنگونه که بُتِ "الله" در برابر اين هيولا سرفرود آورده است.

برای اين که بتوان مردمی را به زشت‌-ترين کارها وادار کرد. بايد نخست، از موجودی ناموجود، تنديسی بُت-سرشت برافراشت و از برتری-های او، آن چنان، سخن راند که مردم شيفته-ی آن بُت بشوند. از آن پس، هر ناخوشآيندی که با آن بُت پيوند داشته باشد، برای شيفتگان ِ فريب خورده، زيبا و دلپسند خواهد بود. آرزوی هر بُت پرست اين است که، به کردار، ويژگی-های بُت در او نمايان باشند تا ديگر مريدان او را بستايند.

ستمکارترين پديده-ها، بُت-های، ناموجود و يکتا هستند، بسان "الله" که او مالک جهنم است، الله در هر زمان، به خواستِ اميرالمومنين، خشم خود را، به دست پيروان، بر گُستاخان فرو می ريزد. احکام جهاد برای پيروان ِ الله، اوامری هستند، از سوی معبود ِ قهار که او، با کُشتارِ کافران، ايمان ِ عابدين را می سنجد. ادامــــه[+]

Labels:

Monday, June 13, 2011


زشت-کیشان دشمن اندیشه-‌اند


مـردو آنـاهیــد


همه-‌ی تلاش اين اسلام-زدگان در اين است که در ذهن مردم، "ايران اسلامی" را فرو کنند که مردم به خفت خود و حکومت عمامه-‌دارن تن در دهند. اين بدکيشان برآن می کوشند که ايمان را در مردم بپرورانند. آنها دشمن انديشه هستند چون هر ريزه انديشه-‌ای که در مردم پرورانده شود از ايمان آنها کاسته می‌شود. اندک اختلاف اين کسان با حکومت اسلامی از تفاوت ديدگاه آنها در شيوه-‌ی گسترش دادن اسلام است نه از مردم دوستی يا ميهن‌-پروری آنها. ايمان به اسلام همه-‌ی وجود اسلام-زدگان را آلوده کرده است. باور داشتن، به نادانی انسان و دانايی "الله"، از هر روشنفکری، مسلمان با ايمانی می پروراند. يعنی کسی که مسلمان است به کردار، ايران و هر مردمی را فدای اسلام خواهد کرد.

درست است اين تنها بينش نيست که مردم را به سوی پديده-‌ای می‌کشاند يا از آن دور می‌کند ولی در تنگنايی که انسان مجبور به برگزيدن يک راه از ميان راه-‌های ديگر باشد او آن راه را بر اساس بينش خود برمی‌گزيند. مانند آنکه اگر مردمی در تنگنای اقتصادی گير کرده باشند از ميان آنها هم يابندگان راه رهايی و هم فريبندگان تبهکار پديدار می‌شوند. ولی، کسانی يابنده می‌شوند که توانگری خود را در توانايی ديگران ببيند، آنکه دروغوند است توانايی خود را در تنگدستی ديگران می‌بيند.
براين اساس، می‌توان گفت: در دوران بی‌چارگی، بيشترين زورآوران و ستمکاران در مردمی پديدار می‌شوند که آنها بينش انسان-ستيزی داشته باشند. زيرا هرکسی در تنگ-‌دستی به هستی ديگران دست‌-درازی نمی‌کند يا از زندگی خود چشم نمی‌پوشد مگر آنکه در جهان-‌بينی او آن کردار پذيرفته شود. ادامــــــه[+]

Labels: , ,