بـی پـايـان

مسلمانانِ ايران، نام و ننگ را نمی‌ شناسند و از حاکميت ِ دشمنانِ ايران هم شرمسار نمی شوند. مسلمان ِ ايرانی، در ولايت فقيه، موالی است و ايران ستيزان مولای او هستند

Thursday, June 21, 2007

دکتـر مـصــدّق - 8


اشـاره:
«دکتر محمد مصدّق: آسیب شناسی یک شکست»، بخشی از کتابی است که بهمین نام بزودی منتشر خواهد شد. این مقاله - در واقع- بخشی از تأمّلات نویسنده در آسیب شناسی سیاسی - فرهنگی ما از انقلاب مشروطیّت تا انقلاب اسلامی 57 می باشد.
به نظر نویسنده، دکتر محمد مصدّق، پُل انتقال یا ارتباط تجربیّات تاریخی ملّت ما از انقلاب مشروطیت به انقلاب اسلامی است، هم از این روست که پرداختن به عقاید و عملکردهای سیاسی دکتر مصدّق می تواند به ما - برای درک علل و عواملِ تاریخی شکست ما در استقرار آزادی و جامعة مدنی - کمک و یاری نماید.
مفهوم «آسیب شناسی» - اساساً - ناظر بر ضعف ها و نارسائی ها و اشتباهات است، از این رو، نویسنده ضمن احترام عمیق به شخصیّت های ممتاز تاریخ معاصر ایران، در تحلیل خود، از مدح و ثناهای رایج سیاسی پرهیز کرده است.




دکتر محمّد مصدّق؛ آسیب شناسی یک شکست


علی میرفطروس
(بخش هشتـم)


* شاه، خطاب به هندرسون (سفیر وقت آمریکا در ایران): «من هرقدر که بخواهم قوی و قاطع باشم، نمی توانم برخلاف قانون اساسی و بر ضد جریان نیرومند احساسات ملّی، حرکت کنم».

* گزارش هندرسون: «شاه مایل نیست اقدامی برخلاف قانون اساسی انجام دهد. شاه در یک کودتا شرکت نمی کند».

* شاه: «حلّ مسئلهء نفت با خودِ دکتر مصدّق آسان تر خواهد بود تا با جانشین او. چنین راه حلّی – حتّی اگر به ادامهء حکومت مصدّق منجر شود – باز، ارزش ِ آنرا دارد که حداکثرِ تلاش در این راه بکار رود».


دکتر محمّد مصدّق، سخنگوی خشم و خروش تاریخی ملّت ایران علیه تحقیرها و اجحافات درازمدّت استعمار انگلیس بود و در این راه، عموم طبقات و اقشار اجتماعی ایران در کنار وی بودند و محمّدرضا شاه نیز - که هنوز شهریور 1320 و تبعید خفّت بار ِ پدرش توسط انگلیسی ها را بخاطر داشت - با وجود همهء کدورت ها و اختلافاتش با دکتر مصدّق، می توانست نسبت به مبارزات وی، همدل و همراه باشد بطوریکه هندرسون (سفیر آمریکا در ایران) در گفتگوی خصوصی خود با شاه (به تاریخ 30 سپتامبر 1951/8 مهرماه 1330) گزارش می دهد:

Mosadegh_Mirfetros_28 Mordad_Iran_ Tudeh Party

« ... شاه تأکید کرد که احساسات ملّی علیه انگلیس و به حمایت از مصدّق - به عنوان یک مدافع شجاع منافع ایران - برانگیخته شده است. به دلیل رواج شایعاتی مبنی بر تجاوز احتمالی انگلیس در جنوب ایران و پیاده کردن نیرو، موقعیّت مصدّق به میزان زیادی تقویت شده است ... در مورد نفت، احساسات ملّی ایرانیان علیه انگلستان است. این احساسات را عوامفریبان شعله ورتر ساخته اند. من هرقدر که بخواهم قوی و قاطع باشم، نمی توانم برخلاف قانون اساسی و بر ضد جریان نیرومند احساسات ملّی حرکت کنم ...» (آرشیو ملّی آمریکا: شمارهء پیام: 1215، گزارش گفتگوی خصوصی هندرسون با شاه، 30 سپتامبر 1951 [8 مهرماه 1330]، 5 بعد از ظهر، تلگراف: 888.2553/9-3051

***

گفتیم که بر اساس طرح «ت . پ. آژاکس»، موافقت و همکاری شاه، محور اساسی کودتا علیه دولت مصدّق بود، امّا با مخالفت آشکار شاه، طرّاحان کودتا در سازمان سیا کوشیدند تا با «افزایش فشار بر شاه» موافقت و همکاری وی با طرح کودتا را بدست آورند (گزارش ویلبر، بخش 5).
گزارش های متعدد هندرسون (سفیر وقت آمریکا در ایران) نیز شواهد گویائی در مخالفت شاه با کودتا می باشند. نمونه هائی از این گزارش ها را مرور می کنیم (20):


دونالد ويلبــر مـأمـور سازمان سيـا

Donald wilber



* * *
شمارهء پیام: 3771، بیستم مارس 1953 [29 اسفند ماه 1331] تلگراف: 788.00/3-2053
از: تهران به: وزیر خارجه
.................................

2- ... علا (وزیر دربار) می گوید که با وجود همهء توصیه ها، شاه ایستادگی منفعلانه ای دارد. علاء تردید دارد که بتوان شاه را به کاربُردِ اقدامی فعّال بر ضد مصدّق ترغیب کرد حتّی اگر مصدق علناً شاه را بر کرسی اتهام بنشاند.
.................................

6- بنظر ما بعید می نماید که شاه تقاضای استعفای مصدّق را بکُند ...
امضاء: هندرسون
* * *

شمارهء پیام: 3153، تهران، 31 مارس 1953 [11 فروردین 1332]، ساعت یک بعد از ظهر، تلگراف 788.00/3-3153
.....................................

3- علاء می گوید که در هفتهء گذشته گروهی از سیاستمداران با وی تماس گرفته و اصرار داشتند تا وی به شاه بگوید که تعلّل بیشتر در اقدام علیه مصدّق ممکن است برای نجات ایران بسیار دیر باشد. به عقیدهء علاء: اکثر این افراد معتقد بودند که تنها فردی که می تواند جانشین مصدّق باشد، تیمسار زاهدی است. زاهدی از حمایت رهبران سیاسی مانند کاشانی، حائری زاده، بقائی و برادران ذوالفقاری و سایر محافظه کاران و ارتش برخوردار است. مکّی نیز ممکن است که از او پشتیبانی نماید ... علاء به زاهدی گفته بود که وی اطمینان دارد که شاه مایل نیست اقدامی برخلاف قانون اساسی انجام دهد. شاه در یک کودتا شرکت نمی کند ...
امضاء: هندرسون
* * *

شمارهء پیام: 3994، تهران، 11 آوریل 1953، [23 فروردین 1332]، تلگراف: 788.00/4-1153
بکلّی سرّی
از: تهران به: وزیر خارجه
.....................................

3- علاء گفت که هر چند او مرتّب به شاه توصیه می کند تا با قدرت در برابر مصدّق بایستد ولی تردید دارد که شاه شخص دیگری را بجای مصدّق منصوب کند، یا حتّی تمایل به شخص دیگری جهت نخست وزیری را، پیش از اینکه مجلس رأی تمایل به آن شخص داده باشد، ابراز نماید.
......................................
امضاء: هندرسون
* * *

شمارهء پیام: 4027، تاریخ 15 آوریل 1953 [26 فروردین 1332]
وزارت خارجه، تلگراف دریافتی از سفیر آمریکا در تهران، تلگراف: 788.00/4-1553
1- علاء(وزیر دربار) امروز صبح زود به دیدار من آمد. وی اظهار داشت که دیروز طی یک
گفتگوی طولانی با شاه سعی کرده بود شاه را متقاعد کند تا نسبت به حوادث داخل کشور اقدامات مثبتی انجام دهد.

Hossein Ala

شاه در پاسخ گفته بود که او موضع خود را قطعی کرده است، تا زمانیکه مجلس رأی عدم اعتماد به مصدّق ندهد و تمایلی به جانشین وی ابراز نکند، شاه پیشگام نخواهد شد.
شاه دو دلیل کلّی برای اتّخاذ چنین موضعی ابراز کرده است:
الف- شاه گفت که وی به انگلیسی ها مظنون است و معتقد است که آنها مسئول اختلاف فعلی بین دولت و دربار هستند و قصد دارند تا با ایجاد یک جنگ داخلی، ایران را تجزیه و بین خود و روس ها تقسیم کنند ...
ب- او (شاه) نمی خواهد آلت دست سیاستمداران جاه طلب و بی صفت ایرانی شود. نمایندگان مجلس از یک در، نزدِ او می آیند و داستانی می بافند و از درِ دیگر، نزد مصدّق می روند و دروغ دیگری می سازند.
...............................
3- ... به عقیدهء علاء: بدبختانه به نظر می رسید که قانع کردن و قبولاندن به شاه در گزینش و انتصاب یک نخست وزیر، بدون کسب رأی تمایل مجلس، غیر ممکن است.
امضاء: هندرسون
* * *

شمارهء پیام: 4093
از: تهران به: وزیر خارجه. تاریخ 19 آوریل 1953 [30 فروردین 1332] تلگراف: 788.00/4-1953
بکُلّی سرّی
1- علاء وزیر دربار، امروز صبح به دیدار من آمد. وی گفت با وجود همهء تلاش های او و دوستان دیگر شاه، اعلیحضرت نسبت به رویدادهای داخل کشور همچنان در یک حالت انفعالی و تقریباً وازده مانده است. ترس علاء این است که مبادا آن دسته از نمایندگان مجلس که سعی در حفظ اختیارات قانونی شاه، داشته اند در برابر تاخت و تاز مصدّق و نیز بخاطر سستی شاه سرخورده شده و تسلیم شوند.
2- علاء گفت که شاه هر روز دیدار با زاهدی را به عقب می اندازد. علاء فکر نمی کند که شاه آنطوریکه شایع است نسبت به زاهدی بی تفاوت و سرد باشد، ولی فعلاً برای انتخاب زاهدی به نخست وزیری حرارتی نشان نمی دهد. ....
...............................

3- علاء گفت که شاه از مجاریِ مختلف با رایزنی های متضاد روبرو است. و در چنین شرایطی بجای تصمیم گیری ترجیح می دهد که دست روی دست بگذارد و کاری نکند.
این عدم تحّرکِ شاه باعث سرخوردگی و نگرانی دوستان اوست که بدون رهبری و دستورالعمل شاه برای حفظ تعادل و نظم در کشور در تلاش اند.
امضاء: هندرسون
* * *

شمارهء پیام: 4192، 25 آوریل 1953 [پنجم اردیبهشت 1332]، تلگراف: 788.00/4-2553
بکُلّی سرّی
از سفیر آمریکا در تهران به وزیر خارجه
..............................

علاء مرتب به شاه توصیه می کرد که در برابر مصدّق قاطعیت بخرج دهد و ضمناً شروع به اقداماتی بکند که منجر به تغییر دولت شود. هر چند علاء زاهدی را چندان نمی پسندد با این همه معتقد است که در شرایط فعلی، زاهدی تنها شخصی است که می تواند جای مصدّق را بگیرد. در این پنج شش هفتهء گذشته، علاء دائماً تلاش کرده بود تا شاه را متقاعد کند که گامهایی بردارد و علاقهء خود را نسبت به زاهدی نشان دهد.
شاه چنین وانمود می کرد که از این نصیحت ها دلخور شده است.
......................................

علاء بسختی کوشیده بود شاه را متقاعد کند که به او اجازه دهد تا بعنوان وزیر دربار به اتهامات مصدّق نسبت به شاه و دربار پاسخ دهد. شاه قسمت های اساسی متن را حذف کرده بود و بعد به علاء گفته بود که دیگر مسئول پاسخ دادن به مصدّق نباشد. وقتی مصدّق و اطرافیانش فهمیدند که ستون اصلی مقاومت شاه، خودِ علاء است نیروهای خود را برای کوبیدن او بسیج کردند.
.......................................

اوج فشار بر شاه، زمانی بود که دکتر فاطمی وزیر خارجه در روز 19 آوریل (30 فروردین 1332) به دیدار شاه رفت.

Dr.Fatami

این دیدار بدون صلاحدید علاء و بدون اطلاع وی انجام گرفت و دو ساعت طول کشید. فاطمی در این دیدار با مداهنه از شاه، به او گفته بود که رایزنی های علاء به ضرر شاه است و اگر او از سرِ کار برداشته شود تمام اختلافات شاه و مصدّق قابل حل خواهد بود. بعد از شرفیابی فاطمی، شاه نسبت به علاء ناراحت بود و از گفتگو با وی پرهیز می کرد. امضاء: هندرسون
* * *

شمارهء پیام: 953
گزارش گفتگوی سفیر و اعضاء برجستهء سفارت آمریکا با محرم شاه
14 مه 1953 [24 اردیبهشت 1332]، تلگراف: 788.00/5-1953
.................................................

شاه معتقد است که گذشت زمان، مصدّق را بی اعتبار خواهد ساخت ... بنابراین برکنار کردن مصدّق از راه قانونی در آیندهء نه چندان دور، عملی خواهد شد. خودِ شاه این شیوه را ترجیح می دهد تا مثلاً یک کودتای نظامی یا فرمانِ دلبخواه شاه مبنی بر عزل مصدّق و انتصاب شخص دیگری به نخست وزیری، یا زندانی کردن مصدّق یا تبعید وی یا حتّی مرگ او بدست بلوائیان تهران. در هر یک از این موارد، از مصدّق یک شهید ساخته خواهد شد و سرچشمهء دردسرهای جدّی در آینده خواهد شد ...
شاه ترجیح می دهد که خود هیچ ابتکاری علیه مصدّق بخرج ندهد و احساس می کرد که مصدّق چون از طریق پارلمان به قدرت رسیده، باید از همان طریق سرنگون شود و بهتر است که از طرف شاه هیچگونه مداخلهء آشکاری صورت نگیرد ... امضاء: هندرسون
* * *
.................................................
شمارهء پیام: 4573
گزارش گفتگوی هندرسون با محمدرضا شاه
تاریخ 30 مه 1953 [9 خرداد 1332] ساعت 1 بعد از ظهر، تلگراف: 788.11/5-3053
...............................

2- شاه اظهار کرد: انگلیسی ها در گذشته کوشیده بودند که وی را قانع کنندتا مانند یک پادشاه مشروطه بر اساس قانون اساسی به مفهوم اروپائی رفتار نموده و از مشارکت در زندگی سیاسی ایران خودداری نماید. شاه گفت که بنظر می رسد سیاست انگلیسی ها در این باره، اینک در حال تغییر است. شاه، شخصاً متقاعد شده است که اگر وی فقط نقش محدود و معیّنی در زندگی سیاسی و بویژه حیات نظامی کشور ایفاء کند، کشور دچار آشوب و آشفتگی و هرج و مرج خواهد شد.
شاه گفت: باید صادقانه و صریح اعتراف کند که تاکنون نتوانسته مطابق سوگند خود دربارهء حراست از قانون اساسی رفتار نماید. مصدّق در یکسال گذشته، قانون اساسی را زیر پا گذاشته است و او (شاه) متأسفانه در موقعیّتی نبوده که دخالت کند.
3- به شاه گفتم که مایلم نظرش را بی پرده و صریح دربارهء سرلشگر زاهدی بیان کند. شاه گفت که بنظر او سرلشگر زاهدی مرد فَـکوری نیست (not intellectual giant)، با این وجود، برای شاه، زاهدی به سه شرط قابل قبول می باشد:

Gerenal Zahedi
الف: زاهدی باید از راه قانونی و پارلمانی به قدرت نشانده شود، نه از راه کودتا.
ب: زاهدی باید با پشتیبانی گستردهء سیاسی به قدرت برسد ...
ج: دولت زاهدی باید برای آمریکا ودولت بریتانیا مقبول باشد ...
4- ... شاه گفت که (دربارهء زاهدی) تغییر عقیده نخواهد داد، ولی مهم این است که شرایطی که قبلاً به آن ها اشاره کرده به روشنی درک و رعایت گردد. اگر زاهدی با یک کودتا سرِ کار بیاید، شاه در حمایت از او دو دل خواهد بود، مگر اینکه مطمئن باشد پشت سرِ او طیفی نیرومند از رهبران سیاسی قرار دارد و نیز وی از حمایت گستردهء مردم برخوردار است.
5- شاه افزود که بهر حال فکر نمی کند که زاهدی بتواند از راه کودتا قدرت را بدست گیرد.
به شاه گفتم که مایلم، شاه بار دیگر موضع خودش را دربارهء سرلشگر زاهدی اعلان کند. چون برای دولت آمریکا لازم و ضروری است، زیرا به تصمیماتی که باید گرفته شود مربوط است. اعلیحضرت گفت به دولت متبوع خود، آمریکا بگویم که شاه نخست وزیری زاهدی را خواهد پذیرفت منوط به اینکه شرایطی که قبلاً در این مورد برای من عنوان کرده بود رعایت شود.
..................................

6- شاه گفت: هنوز بر این عقیده است که حل مسئلهء نفت با خودِ دکتر مصدّق آسان تر خواهد بود تا با جانشین وی. شاه همچنین معتقد است که اگر حل مسئلهء نفت با خودِ مصدّق صورت بگیرد، وی امتیازات بیشتری برای انگلیسی ها ملحوظ خواهد داشت تا هر کس دیگری که به جای او بیاید. البته شاه متوجّه است که معامله کردن با مصدّق کار بسیار دشواری است، با این وصف، بنظر شاه اگر راه و مفرّی برای حل مشاجرهء نفت با مصدّق پیدا شود، غنیمت خواهد بود. چنین راهی حتّی اگر به ادامهء حکومت دکتر مصدّق منجر شود، باز، ارزش ِ آنرا دارد که حداکثر ِ تلاش در این راه بکار رود.
7- شاه همچنین گفت که وضع مالی و اقتصادی ایران آنقدر خراب است که نیاز فراوان به کمک آمریکا دارد حتّی با حضور دکتر مصدّق در قدرت و حتی اگر چنین کمک هایی از جانب آمریکا به حمایت از دولت مصدّق تلقّی شود.
...................................
9- .... شاه سپس پرسید که آیا من قبول ندارم که نفع همه در این است که دعوای نفت به صورتی با دکتر مصدّق فیصله یابد؟ گفتم که: نظر من همیشه همین بوده، ولی بتدریج احساس می کنم که تا زمانی که مصدّق، نخست وزیر است این ماجرا حل شدنی نباشد.
Mohamad Reza Shah
انگلیسی ها دیگر به این نتیجه رسیده اند که هرگونه معامله ای با مصدّق بی ثمر است.
بنابراین اگر قرار است دولت مصدّق بماند و مسئلهء نفت هم حل شود باید مصدّق پیشگام شود و پیشنهاداتی به انگلیسی ها بکند که آنها را متقاعد کند که او مسئله را جدّی گرفته است. با تجربهء دو سال گذشته، مشکل است مصدّق بتواند انگلیسی ها را قانع کند که او واقعاً طرفِ آنها برای حل منصفانه و معقولِ مسئلهء نفت می باشد ...
امضاء: هندرسون
ادامه دارد

[+]mirfetros.com

پانویس:
20 – علامت .......... نشانهء حذف جملات یا عباراتی از گزارش ها توسط نویسندهء این مقال است.

Labels:

0 Comments:

Post a Comment

<< Home