بـی پـايـان

مسلمانانِ ايران، نام و ننگ را نمی‌ شناسند و از حاکميت ِ دشمنانِ ايران هم شرمسار نمی شوند. مسلمان ِ ايرانی، در ولايت فقيه، موالی است و ايران ستيزان مولای او هستند

Thursday, January 15, 2009

معمــای 57


در بارهء علل انقلاب57



تولستوى: "ما بايد از چيزهائى سخن بگوئيم كه همه مى دانند ولى هر كس را شهامت گفتن آن نيست".









علی میرفطروس
گفتگو با نشریّهء تلاش، شمارهء 5- 4 _ 1380

۳- استقلال طلبی های شاه در ميان کشورهای منطقه و خصوصاً رهبری وی در هدايت سازمان «اوپک» جهت استقلال سازمان و افزايش قيمت نفت و انعکاسات اين افزايش قيمت يا « شوک نفتی» بر اقتصاد اروپا و آمريکا و خصوصاً تهديدات صريح شاه در افزايش هرچه بيشتر قيمت نفت و سپردن کامل تأسيسات نفتی ايران به دست متخصّصان و مهندسان ايرانی و... آيا مورد رضايت يا خوشايند دولت های آمريکائی و اروپائی بوده؟

۴- سودای شاه در ايجاد يک ارتش مدرن و بسيار قدرتمند (با توجه به حساسیّت ژئوپوليتيکی ايران در منطقه) و تلاش های پيگير شاه برای خريد و احداث نيروگاه اتمی و ارتقاء ايران به يک قدرت اتمی در منطقه، آيا باعث نگرانی دولت های اروپائی و آمريکائی نبود؟

بایگانی محرمانه امنّیت ملی آمریکا

بی.بی.سی: 14ژانویهء 2009

اسناد بایگانی شده در آمریکا که به تازگی از حالت محرمانه خارج شده نشان می دهد که دولت این کشور در دهه ۷۰ میلادی نگران دستیابی ایران به سلاح اتمی بوده است.

آرشیو امنّیت ملی آمریکا روز چهارشنبه بیست و پنجم دی (۱۴ ژانویه) اسنادی را پس از ۳۰ سال منتشر کرد که نشان می دهد جرالد فورد و جیمی کارتر روسای جمهوری وقت آمریکا در این دهه از احتمال دستیابی ایران به سلاح اتمی نگران بوده اند.

اسناد تازه منتشر شده نشان می دهد که در جریان مذاکرات اتمی ایران و آمریکا در دهه ۷۰ میلادی، شاه ایران دستیابی کشورش به فناوری انرژی اتمی را حق این کشور می دانست.

بی.بی.سی: 14ژانویهء 2009

* * * * *

بريــده هائی از گفتگوی «ميـرفطروس» با «تلاش» 1380 _ 2001

ميرفطروس رهائى از چنگ " اين فرهنگ كربلا و تعزيه، اين فرهنگ قربانى و شهادت، اين فرهنگ عزا و مصيبت و زارى و اين امام زاده بازى هاى سياسى ـ مذهبى " را راهگشاى ايران بسوى تجدد، جامعه مدنى، آزادى و دموكراسى مى داند.


... و اينچنين بود كه "دروازه هاى تمدن بزرگ" از فاضل آب هاى انقلاب اسلامى سر در آورد. درواقع، سالها پيش از ظهور آيت الله خمينى، فلسفه "ولايت" (چه دينى، چه لنينى) و تئورى انقلاب اسلامى بوسيله روشنفكران و "فيلسوف"هاى ما تنظيم و تدوين شده بود، فلسفه اى كه ضمن مخالفت با نهال هاى نارس تجددگرائى عصر رضاشاه و محمد رضاشاه، سرانجام، گورى براى جامعه ما كنَد كه همهء ما در آن خفتيم...

رواج ماركسيسم ـ لنينيسم در ايران و خصوصاً رونق مبارزات چريكى، به نيهيليسم ويران ساز روشنفكران ما، روح تازه اى بخشيد و حس مسئوليت شهروندى در نوسازى يا مهندسى اجتماعى را ضعيف و ضعيف تر ساخت بطوريكه در مبارزه با حكومت وقت، حتى به نابودى منابع آب رسانى و انفجار شبكه هاى توليد برق پرداختند، گوئى كه روح چنگيز يا تيمور لنگ در ما حلول كرده بود.

در فضائى از اشتباهات يا ندانم كارى هاى سياسى، هر يك از ما (هم رژيم شاه و هم روشنفكران ما) آتش بيارِ معركهء انقلاب بوديم...

مدرنيته: بايست ها و بن بست هاى پيدايش آن در ايران[+]

* * * * *


سی سال پيش که آبرو و نشاط و شادی از ايران رفت
برای سی ام سالگشت رفتن پادشاه از ايران


و اما اينکار را از اينروی يک مسئوليّت تاريخی می دانم که باور دارم ما در حال رقم زدن تاريخ روزگار خود هستيم. ما، يا بايد وارد اين ميدان نمی شديم، يا اگر وارد شديم، بايد بدانيم که در برابر نسلهای آتی و تاريخ اين سرزمين مسئول هستيم.

شايد بسياری از کسانی که امروز قلم به دست گرفته و خود را روشنفکر و نويسنده ی سياسی می نامند، خود ندانند که چه مسئوليت سنگينی را به گردن دارند. از اينروی هم، هر بی وفايی و پستی را که نسبت به ميهن خود خواستند بکنند و خيال کنند که کسی هم سر از کار آنها در نخواهد آورد.

ليکن اين بی خبران بايد بدانند که تاريخ، بسيار بسيار تيزبين است. آنهم تاريخ وسواسی ايران که موی از ماست می کشد و در داوری هم، آن اندازه سختگير و بی رحم که حتا نوک سوزنی لغزش غيرعمد را هم بر کسی نمی بخشد، چه رسد به دو دوزه بازی و شيادی و از پشت به مردم خود خنجر زدن.

کسی که امروز قلم به دست گرفته و يا مرتبآ از پشت اين ميکروفون به جلوی آن دوربين تلويزيونی می پرد، بايد بداند که فردا، تمامی نوشته ها و گفتار و کردار او به زير ذره بين و نورافکن بی رحم ترين پژوهشگران تاريخ خواهد رفت. بدانسان که حتا تمامی حقه بازی های قلمی، روابط پنهانی و حتا اميال درونی وی نيز بر همگان آشکار خواهد شد.

ادامــه اين جستار را در اينجا [+] بخوانيــــد



Labels: , , ,

1 Comments:

Blogger Babak Persa said...



- به باغ تازه کن آیین دین زرتشتی -- کنون که لاله بر افروخت ز آتش نمرود. - حافظ -

به سرافرازی جاویدان نام پرخروش * بابک خرمدین * به هم سویی با آن همیشه ستاره درخشان آسمان ایران زمین، به همگامی با آن رادمرد سرزمین دلاوران آذربایجان، به پیروی از آن فرزند فرهیخته آرمان خرم دینی اشو زرتشت، به رهروی از آن سردار سپهسالار کوروش دادگر، به آگاهی یاران اسلام ستیز برسانم که:
- آماژ و هدف بنیادین * جنبش بابکیان * به انگیزه پرچمداری و پیروی از آرمان کهن و همیشه زنده * جنبش خرمدینان بابک خرمدین * در راستای رستاخیز و نبرد بابکانه، در نبرد با پس ماندگان تازیان اهریمن محمدی و اسلامی و قرآنی، با ستیزی میهن پرستانه در برابر دستگاه ستمکاری و آدمکشی ملایان شیعی، برای پس گرفتن ایران بخون و خاکستر کشیده شده از چنگال خونین بازماندگان و نوادگان اعراب اسلامی چیره بر ایران امروز، با همیاری و همراهی و همکاری - من و تو و ما و شما - ایرانی و ایران دوست ، کوشا و توانا است.

همزمان جای یادآوری است که:
١- تلاش این جنبش در بازنگری و باز شناسی از گذشته و شناسه ی راستین ایرانیان" آشنایی به آرمان و آیین و فرهنگ مردمان ایران زمین است. همانا با همیاری و هم پیمانی همسنگران میهن پرست؛ با دانایی فراتر، توانایی استوارتر، در رهایی از خویشتن بیگانگی و گمگشتگی تاریخی و دوری از بیگانه پرستی، می توانیم و خواهیم توانست، همگام و همرزم و همسنگر، در آزاد سازی ایران زمین از چنگال خونین اهریمنان دستگاه شیعه اسلامی و دشمنان ایران، پایدار و پیروز، بپاخیزیم. ولی، نه با ابزار جنگی ، نه با آدمکشی، نه با مردم کشی،نه با مسلمان کشی.
٢- با توانایی در نبرد فرهنگی با خرد ورزی و خود آگاهی و خویشتن اندیشی، امید داریم که بتوانیم بنام فرزندان و رهروان و شیفتگان زرتشت و کوروش، بابک خرمدین، استاد سخن پارسی، پردیسی توسی. * فردوسی* . و دیگر آزاده اندیشان خردمند ایران زمین، به سربلندی و سر افرازی رهروان و جانباختگان راه آزادی، با دستان بهم پیوسته، به پاکی و روشنی دل های سوخته مادران و پدران و فرزندان رنج دیده، ستارگان آسمان آزادی ایران را، برای همیشه بدرخشانیم.
٣- این جنبش بر این باور است که با کوشایی در شناختن بهتر و روشن تر از تیره و تبار و دودمان و گویش های زبانی و فرهنگی و آیین های گوناگون ایرانیان، باید و می توان با همبستگی و همدلی و همکاری یکدیگر، استوار و پایدارتر در برابر دشمنان ایران زمین ایستادگی کرد. هرگونه تیره پرستی، تبار پرستی‌، خودپرستی و اندیشۀ جداسازی ایرانیان از یکدیګر، و ستیز با مردمان جدا شده از ایران کهن، از دیدگاه این جنبش ناشایست و ناروا است .

٥- کوشایی من و تو و ما و شما، بنام ایرانی، در فرآموزی و فراگیری و آگاهی دادن و آگاهی یافتن از اینکه بنام ایرانی" من چه بودم و چه هستم و چه می خواهم" در دیدگاه این جنبش پسندیده و ارجمند است.

٦- * جنبش بابکیان * وابسته و یا سخنگوی هیچ سازمان و گروهی، چه در درون مرز و چه در برون مرز نیست.

- در برابر دروغگو و پلید کار تا مرز جان بایستید، زیرا که او ، راستکاران را که برای هم زیستی تلاش می کنند، آزار می دهد و از کار باز می دارد. - پیام آموزگار اشو زرتشت. گاتها. سروده ۱۱ بند ۴ -

-- ما را بسان خورشید چون مرگ است و زیست، شامگاهان که مردیم، بامدادان زنده گشتیم.
www.facebook.com/groups/518732374824397 - جنبش بابکیان -
- ایزد مهر و خرد یار آزادگان باد - جاویدان باد ایران زمین. " بابک پرسا "

جنبش بابکیان

February 02, 2013  

Post a Comment

<< Home