بـی پـايـان

مسلمانانِ ايران، نام و ننگ را نمی‌ شناسند و از حاکميت ِ دشمنانِ ايران هم شرمسار نمی شوند. مسلمان ِ ايرانی، در ولايت فقيه، موالی است و ايران ستيزان مولای او هستند

Thursday, September 06, 2007

دکتـر مـصــدّق


دکتر محمّد مصدّق؛ آسیب شناسی یک شکست

علی میرفطروس

(بخش آخــــر)


28 مرداد 32؛ کودتا؟ یا خیزش ِ خودجوش ِ مردم؟ (2)



* اسناد سرّیِ وزارت امورخارجــهء آمریکا و گزارش مأموران سازمان سیا در تهران، شواهد اصیلی هستند که ناباوری و شگفتی آمریکائی ها را از وقایعی که در روز 28 مرداد 32 در برابر دیدگان شان می گذشت، نشان می دهند.

* این اسناد، بر افسانه سرائی ها و گزافه بافی های کرمیت روزولت (که خیزش خودجوشِ مردم تهران را به حسابِ «عوامل خود» منظور کرده)، قلم بطلان می کشنـد.

* گزارش سفارت آمریکا از تهران در روز 28 مرداد : « یک شورش غیرمنتظره و نیرومند علیه دکتر مصدّق در جریان است ... نه تنها اطرافیان مصدّق، بلکه شاهی ها هم از این پیروزی آسان و سریع - که تا حدودی زیادی خودجوش است - شگفت زده اند.».

- آیا در 28 مرداد 32، طرحی برای کودتا علیه دولت مصدّق وجود داشت؟
- اگر آری! پس چرا دکتر مصدّق - با وجود اصرارِ دکتر حسین فاطمی ودیگر یارانش- در برابر کودتا، هیچ مقاومتی نکرد؟
- اگر نه! چه علل یا عواملی باعث سقوط دولت مصدّق گردید؟
- آیا فلسفة سیاسی دکتر مصدّق – چنانکه می گویند – مبتنی بر لیبرالیسم یا لیبرال – دموکراسی بود؟


- با آغاز حکومت مصدّق، کمک های مالی آمریکا به ایران از 500 هزار دلار به 23 میلیون دلار افزایش یافت. آنچنان که اگر کمک های مالی آمریکا نمی بود، دولت دکتر مصدّق – چه بسا – بسیار زودتر سقوط می کرد. نیاز مالی دولت دکتر مصدّق به این کمک های مالی، آنقــدر بود که حتّی یک روز قبل از 28 مرداد 32، مصدّق (در ملاقات با هندرسون) خواستار یک وام 10 میلیون دلاری دیگر از آمریکا شده بود، بنابراین: چگونه است که آمریکا تا روزی که به دولت دکتر مصدّق کمک های مالی و تسلیحاتی می کرد، به قول دکتر مصـدق «نزدیک ترین و بهترین دوست ایران» بشمار می رفت، امّا با قطع کمک های مالی آمريکا، وقوع رویدادهای 28 مرداد و سقوط دولت مصدّق، آمريکا به «امپریالیسم جهانخوار» بَـدَل شده است؟!
- و سرانجام: «اگر 28 مرداد نبود»، آیا دکتر مصدّق - با توجّه به ساختار سیاسی - فرهنگی و محدودیّت های تاریخی جامعه، قادر به استقرار آزادی، دموکراسی و جامعــهء مدنی در ايـران بود؟
این ها سئوالاتی است که شیفتگان دکتر مصدّق و مخالفان وی را - پس از گذشت 50 سال - هنوز درگیرِ ِخود ساخته و بحث هائی را بوجود آورده که عموماً آلوده به تهمت و توهین و تکرار است و از این رو؛ داشتنِ درکی روشن از رویدادهای 25 تا 28 مرداد را - خصوصاً برای نسل جوان و دانشجویان ما - دشوار ساخته است. این تهمت ها و توهین ها، نشانــهء دیگری از عَصَبیّت تاریخی، توسعه نیافتگی ذهنی و طفولیّت فکریِ «مردان سیاسیِ» ما است که تاریخ و رویدادهای گذشته را نه «چراغ» ی برای راهِ آینده، بلکه چونان «چُماق» ی برای توهین، ارعاب اخلاقی و سرکوب آزادی انـديشــه و تحقيق بکار می گیرند!
بطوريکه پيشتر گفتيم: خوشبختانه در سال های اخیر، محقّقانی مانند مارک گازیوروسکی (Mark Gasiorowski)، مالکولم برن (Malcolm Byrne)، استفن دوریل (Stephen Dorril)، دکتر فخرالدین عظیمی و دیگران به ضعف ها و اشتباهات دکتر مصدّق و خصوصاً به «نقش کلیدی ایرانیان که به صورتی روزافزون در مقابل دکتر مصدّق صف آرائی کردند» اشاره نمـوده اند.
امروزه، اسناد سرّی وزارت امورخارجـهء آمریکا (در آرشیو ملّی آمریکا) و نیز انتشار گزارش سرّی سازمان سیا دربارهء چگونگی سرنگونی حکومت دکتر مصدّق، افسانه سازی ها ولاف و گزاف های کرمیت روزولت (مسئول اصلی عملیات سازمان سیا در ایران) را آشکار ساخته بطوریکه گفته های وی در کتاب «ضدکودتا» (Contercoup) که تظاهرات خودجوش مردم در 28 مرداد را به حساب عوامل خود واریز کرده، حتّی برای دوستداران صدیق دکتر مصدّق نیز ارزش و اعتباری ندارد. (1) تعارض اين اسنـاد با آنچــه که کرمیت روزولت مدّعی آنست، نشان از شیوهء رایجی دارد که در بسياری موارد، افراد - بمنظور بزرگنمائی عملکرد ِ خود و بالا بردن سطح عمليات خويش در راه انجام مسئوليت ها و مأموريت های محّوله - بدان مبادرت می کنند تا بدين ترتيب موفقيّت حاصله را یکسره، نتيجـهء درايت، ابتکار و خلاقيت خويش وانمود کننـــد. گاه، اين شيوهء بزرگنمائی، آنچنان پيش می رود که با مستندات قطعی، تعارض يافته و به افسانه يا به «عمليّات محيّرالعقول» پهـلــو می زنــد.
انتشار اسناد وزارت امورخارجــهء آمریکا و نیز - خصوصاً- گزارش عملیات سازمان سیا در سرنگونی دولت مصدّق، ما را به کم و کیف رویدادهای 25 تا 28 مرداد 32 آشنا می کند. این اسناد و مدارک اگر با روایت های شاهدان حاضر در صحنه، جمع شوند، می توانند تصویری واقعی از چگونگی رویدادهای 25 تا 28 مرداد و چگونگی سقوط دولت مصدّق بدست دهند. در این باره، ما این اسناد و روایت ها را به 5 بخش تقسیم می کنیم:
1- اسناد وزارت خارجــهء آمریکا
2- گزارش مُجریان و طرّاحان کودتا (سازمان سیا) از حوادث 28 مرداد
3- گزارش دقیق و لحظه به لحظــهء دکتر غلامحسین صدیقی (وزیر کشور دولت مصدّق) از حوادث 28 مرداد
4- روایت یکی از کادرهای فعاّل حزب توده در صحنــهء 28 مرداد
5- روایت یکی از اعضاء حزب زحمتکشان (دکتر بقائی) حاضر در رویدادهای 28 مرداد.
فصل مشترک همــهء این روایات 5 گانــهء مختلف، تأکید آنها بر خیزش خودبخودی مردم تهران در روز 28 مرداد است بطوریکه هم سلطنت طلبان، هم هواداران مصدّق و هم طرّاحان کودتا را غافلگیر و شگفت زده کرده بود و گویا در برابر این خیزش ِ مردمی بود که مصدّق – بعنوان یک سیاستمدار مردم دوست – از مقابله با آن خودداری کرده بود!
* * *


28 مــرداد: تـصّــرف ايستـگاه راديــو تـوسـط مــردم


گفتیم که به دنبال امتناع دکتر مصدّق از پذیرش فرمان عزل و اعلام رادیوئیِ آن بعنوان «کودتای نافرجام گارد شاهنشاهی» در بامداد 25 مرداد، و سپس مقالات تُنــد و سخنرانی های توهین آمیز دکتر حسین فاطمی نسبت به شاه و پخش آن مقالات و اخبار از طریق رادیو، و در نتیجه: آگاهی مردم تهران از «رفتن شاه» و خصوصاً شعارهای ضدسلطنتیِ حزب توده و اقدامات تُند و تحریک آمیز اعضاء این حزب در تخریب مجسمه های رضا شاه و محمد رضا شاه و به زیر کشیدن عکس های خاندان سلطنتی از مغازه ها و ادارات دولتی، و نیز اقدام آنان به تعویض نام خیابان ها، همه و همه، باعث نگرانی و هراس بازاریان، پیشه وران و مردم کوچه و بازار و نيروهای مذهبی (به رهبری آيت الله کاشانی) گردید. از طرف دیگر: حذف نام شاه از دعای صبحگاهی و ممنوع کردن سرود شاهنشاهی در مراسم پادگان ها، احساسات سُنّتیِ شاهدوستـی بسیاری از سربازان، درجه داران و نیروهای ارتشی و انتظامی را جریحه دار ساخت. مجموعــهء این عوامل، باعث گردید تا از شامگاه 27 مرداد، فضای روانی جامعه، به نفع شاه و بازگشت او به ایران، تغییر یابد.

اسناد سرّی وزارت خارجــهء آمریکا در رابطه با 28 مرداد 32

اسناد سرّی وزارت امورخارجــهء آمریکا (در آرشیو ملّی آمریکا) شاهدان اصیلی هستند که ناباوری و شگفتی مأموران سیا را از وقایعی که در برابر دیدگان شان می گذشت، به روشنی نشان می دهند این اسناد، شامل گزارش های ساعت به ساعتِ سفارت آمریکا از تهران به واشنگتن دربارهء وقایع 28 مرداد می باشند که تعدادی از آن ها، نمونه وار، در اختیار خوانندگان قرار می گیرند. تا آنجا که نگارنده می داند، در میان محقّقان و مترجمان ایرانی، این اسناد برای نخستین بار توسط آقای بابک امیرخسروی و دوستانش گردآوری، ترجمه و منتشر شده اند، از این رو، به احترامِ حقیقت جوئیِ ايشان و بعنوان رعایتِ «تقدّم فضل»، این اسنادِ بسیار مهم و روشنگر را - با تغییرات کوچکی در ویرایش بعضی کلمات و عبارات - از کتاب ِ «نظر از درون به نقش حزب تودهء ایران» (صفحات 725-735) نقل می کنیم. اهمیّت این اسناد زمانی دو چندان می شود که بدانیم این اسناد از طرف یک کادر جوان و فعّال حزب توده در روز 28 مرداد 32 و سپس یکی از اعضاء برجستة کمیتــهء مرکزی حزب توده (از مخالفان خط و مشی کیانوری) و از دوستداران صدیق دکتر مصدّق، انتشار یافته اند.
حقیقت جوئی آقای امیرخسروی، مصداق روشن سخنِ آن فرزانــهء معروف است که در هجوم تهمت های «مدّعیان آزادی و دموکراسی»، گفت:
- «زندگی، کوتاه ست امّا حقیقت، دورتر می رود و بیشتر عُمر می کند، بگذار تا حقیقت را بگویم!».

- ظهر روز 19 اوت (28 مرداد)، تلگراف شمارهء 788.00/8-1953
از: تهران به: وزیر خارجه
اندکی پس از ساعت یازده، سفارت اطلاع یافت که مقرّ روزنامه های باختر امروز و شورش و حزب ایران به آتش کشیده شده اند. دانشجویان دانشکده افسری نیز علیه دولت دست به اعتصاب زده اند.
تظاهرات هواداران شاه در حوالی مجلس از سوی بازاریان وابسته به کاشانی و سایر رهبران دینیِ کم اهمیت تر، حمایت می گردد. جمعیت قابل ملاحظه ای از طرفداران شاه هم اکنون بسوی بازار در حرکت اند.
هیچگونه گزارشی در مورد اینکه نیروهای انتظامی در پیشگیری و یا ممانعت از تظاهرکنندگانِ طرفدار شاه دخالت کرده باشند نرسیده است.
هندرسون

- ساعت 2 بعدازظهر روز 19 اوت (28 مرداد)، تلگراف شمارهء 788.00/88-1953
از: تهران به: وزیر خارجه
گزارش رسیده است که جمعیّتی در حدود 3000 نفر که خواستار بازگشت شاه هستند در حوالی خانــهء مصدّق مورد حمله و تیراندازی نیروهای انتظامی قرار گرفته اند. اقدامات قبلی در پراکنده کردن این جمعیّت موجب شده است که عده ای از سربازان به آنها بپیوندند. این جمعیّت بار دیگر در برابر ستاد ارتش به هم پیوستند و مجدداً هدف تیراندازی قرار گرفتند. در برابر وزارت خارجه نیز زد و خورد در جریان است.
طرز برخورد نیروهای انتظامی هنوز حاکی از دو دل بودن آنهاست، اما تعداد نظامیان و افسرانی که منفرداً به هواداران شاه می پیوندند در حال ازدیاد است. کامیون هائی حامل سربازان در سطح شهر دیده شده اند که در حال عبور فریاد می زنند «زنده باد شاه». یک کامیون، مجسمــهء از جا کنده شدهء رضاشاه را حمل می کرد در حالی که جمعیّتی آنرا تعقیب می نمود و بنظر می رسید که می خواهند آنرا مجدداً نصب کنند. تمام انتشارات غیرتوده ای هوادارِ حکومت (مصدّق) متلاشی و به آتش کشیده شده اند. در میان اینها می توان از روزنامه های نیروی سوم و شهباز که متمایل به حزب توده هستنــد، نام برد.
جمعیّت زیادی در حوالی ادارهء رادیو دیده می شود. ظاهراً آنها مصمّم هستند که ادارهء رادیو را اشغال کنند. جادهء شرق شمیران (جاده قدیم) که به ایستگاه رادیو منتهی می شود از طرف هواداران شاه مسدوده شده است.
سفارت هنوز نتوانسته است تشکیلات و برنامه ای برای این فعالیت کشف کند*. اما بنظر می رسد که جمعیّت برای هدفهای معیّنی جمع شده اند.
هندرسون

*- گزارش های سفیر هندرسون به وزارت خارجه آمریکا، بالاترین تکذیب بر ادعاهای واهیِ کرمیت روزولت در کتاب «ضد کودتا» است که تظاهرات و عملیات 28 مرداد را به حساب و اشارهء عوامل خود واریز می کند. چگونه باورکردنی است که او کودتایی را تدارک ببیند که سفیر آمریکا از آن تا این حدّ بی خبر باشد؟ می دانیم که هندرسون از شرکت کنندگان نشست 4 تیرماه 1332 در واشنگتن است که گزارش و موضع او در تصمیم دولت آمریکا دربارهء کودتای نظامی تعیین کننده بوده است. (بابک امیرخسروی)

- ساعت 4 بعداز ظهر روز 19 اوت (28 مرداد) تلگراف شمارهء 788.00/8-1953
از: تهران به: وزیر خارجه
(وزارت) پست و تلگراف و مرکز تبلیغات، اشغال شده اند. طبق گزارشهای رسیده، به شهرستان ها نيز تلگراف می شود تا آنها نيز تشویق شوند تظاهرات مشابه ای در هواداری از شاه انجام دهند.
کارمندان سفارت، کامیونهای متعدّدِ حامل نظامیان و غیرنظامیان را به همراه 6 تانک در خیابانها دیده اند که عکس هایی از شاه را حمل می کرده اند.
رادیوی تهران پس از اشغال، برای مدت کوتاهی تنها به پخش موسیقیِ از پیش ضبط شده پرداخت و سپس در سکوت فرو رفت.
تیمسار دفتری [خواهرزادهء دکتر مصدّق] از قرار گزارش رسیده به فرماندهی نظامی تهران و ریاست پلیس منصوب شده است. از قرار معلوم، تیمسار دفتری سعی می کند از گاردِ گمرک که قبلاً از طرف مصدّق به ریاست آن منصوب شده بود استعفا کند. این مطلب را مرکز استراق سمعِ سفارت از مخابرات تلفنی بدست آورده است.
هندرسون

- ساعت 5 بعد از ظهر روز 19 اوت (28 مرداد) تلگراف شمارهء 788.00/8-1953

از: تهران به: وزیر خارجه
طبق گزارشات مختلف، از جمله گزارش اعضاء سفارت و سایر مقاماتِ رسمی آمریکایی، در شهر حالت یک تعطیلی عمومی حکمفرماست. تمام وسائل نقلیه، چراغ های خود را بــه نشانهء پیروزی شاه، روشن کرده اند. مـردم در پیاده روها برای افراد شخصی که در کامیونهای سربازان بنفع شاه تظاهرات می کنند، دست می زنند و آنان را مورد حمايت و تشويق قرار می دهنــد. تئاتر سعدی که اغلب مرکز رفت و آمد توده ای هاست به آتش کشیده شده است. با آنکه هواداران شاه موفق به پیروزی هایی شده اند، خانــهء مصدّق و مرکز ستاد ارتش هنوز در دست هواداران مصدّق است.
هندرسون

- ساعت 7 بعدازظهر روز 19 اوت (28 مرداد) تلگراف شمارهء 788.00/8-1953
از: تهران به: وزیر خارجه
به لندن تحت شمارهء 14 و به رُم، تحت شمارهء 9 تکرار گردید.
وزارت خارجــه، لطفاً این گزارش و سایر تلگراف های مورد نظر را برای مسکو هم تکرار کنید.
طی روز، تظاهرات به نفع شاه در تمام شهر تهران گسترش یافته است. کامیونهای پُر از تظاهرکنندگان در حالی که مورد استقبال عابرین پیاده قرار می گیرند در سطح شهر در گردش اند. از قرار، اکثریت خُردکنندهء مشهودِ سلطنت طلب، گروههای چپ گرا را مرعوب و مجبور به سکوت کرده است. انتشارات غیرتوده ای، اما هوادارِ حکومت (مصدّق) متلاشی و به آتش کشیده شده اند. رادیوی تهران توسط چندین هزار نفر از طرفداران زاهدی اشغال شده است. در برنامــهء بعد از ظهر، زاهدی طی نطق کوتاهی، مسئولیت نخست وزیری را که از طرف شاه به او سپرده شده است قبول کرد. رادیو همچنان اعلام کرد که شاه بلادرنگ به کشور بازخواهد گشت.
عملکرد نیروهای انتظامی که درابتداء نامعلوم به نظر می رسید، به تدریج - با پیوستن تدریجی سربازان، افسران و نیروهای پلیس به تظاهرکنندگانِ هوادار شاه - روشن شده است. تعداد زیادی از کامیون های ممّلوِ از سربازان و حداقل 6 تانک در صفوف تظاهرکنندگان به نفع شاه در خیابانها دیده شده اند.
خانــهء مصدّق، طبق گزارش رسیده در ساعت 5 بعد از ظهر مورد حمله قرار گرفته است. صدای تیراندازی گاه به سفارت نيز می رسد. میراشرافی از رادیوی تهران اعلام کرد که فاطمی به دست مردم تکه تکه شده است. هم چنین طبق گزارش های رسیده، سنجابی کشته و یا مجروح شده است. این اظهارات فعلاً باید با احتیاط تلقّی شوند. ستاد ارتش که قبلاً با تهاجم ناکام روبرو شده بود هنوز در دست هواداران مصدّق می باشد. مرکز پلیس نیز هنوز در دست مصدّقی هاست. تیمسار دفتری از قرار معلوم از طرف مصدّق به فرماندهی حکومت نظامی و ریاست پلیس تهران منصوب شده است. تا آنجا که گزارش رسیده است هنوز هیچ لشگر و یا تیپی رسماً به شاه نپیوسته، اما سربازان، افسران و چندین تانک به طور انفرادی از زاهدی پشتیبانی می کنند. سرهنگ بختیار از قرار معلوم برای حمایت از زاهدی از کرمانشاه به سوی تهران در حرکت است.
شاید وزارت خارجه از سفارت در رُم بخواهد که این اطلاعات را به شاه برسانند.
هندرسون

- ساعت 8 بعد از ظهر روز 19 اوت (28 مرداد) تلگراف شمارهء 788.00/8-1953
از: تهران به: وزیر خارجه
اطلاعات موثّق حاکی از آن است که نیروهای وابسته به زاهدی ستاد ارتش و سایر ادارات امنیّتی را در کنترل دارند. خانــهء مصدّق که در محاصره قرار داشت، اشغال و توسط هواداران شاه غارت شده است، اما هنوز اطلاع دقيقی دربارهء مخفیگاه مصدّق در دست نیست.
رادیوی تهران اطلاع داده است که حکومت نظامی تهران، رفت و آمد را از ساعت 8 شب تا 5 صبح ممنوع اعلام کرده و از مردم خواسته است که برای برقراری نظم با ارتش همکاری کنند.
اکنون تایید شده است که تیمسار دفتری حاکمِ نظامی زاهدی است. بنابراین یا گزارش قبلی سفارت (شمارهء 400-19 اوت) اشتباه بوده است و یا تیمسار دفتری در آخرین دقایق تغییر موضع داده است.
هندرسون

- سند شمارهء 349، از کتابخانه آیزنهاور، مراسلات آیزنهاور، دوسیه ویت مان Whitmon، یادداشت توسط جانشین ریاست سیا، کابل (Cabell) به رئیس جمهور، واشنگتن
تاریخ ندارد. *

*(توضیح بابک امیرخسروی: از مضمون این گزارش پیداست که در غوغای روز 28 مرداد ارسال شده است. ویژگی این تلگرام در این است که تنها خبری است که از طریق «سیا» مخابره می شود و با توجّه به مضمون آن، به نظر می رسد که این، همان تلگرافی باشد که (کرمیت روزولت در کتاب «ضدکودتا» با باد در غبغب چنین یاد می کند: «پیام 18 اوت شما رسید. خوشحالم که به اطلاع برسانم ر. ن. زیگلر (اسم مستعار زاهدی) به سلامت، و ساوی (اسم مستعار شاه) با پیروزی به ایران باز می گردد).

محرمانه

«یک شورش غیرمنتظره و نیرومند مردم و نظامیان علیه نخست وزیر مصدّق باعث شده است که شهر تـهران تقریباً بکلّی به تصرف نیروهای موافق شاه و نخست وزیرِ انتصابی وی یعنی زاهدی درآید.
گزارش های رسیده مبنی بر این است که مصدّق و رئیس ستاد ارتشِ وی، سرتیپ ریاحی هنوز در مقرهای فرماندهی خود پنهان شده اند، ولی بی خبر و بدون ارتباط هستند، چون وسایل ارتباطی در دست نیروهای سلطنت طلب است. بیشتر شهر تحت کنترل نیروهای شاهی است، هر چند گزارش می رسد که اینجا و آنجا شماری از طرفداران مصدّق درخیابانها هستند. نیروهای سلطنت طلب از همــهء رسانه های گروهی برای ترغیب مردم و ارتش به طرفداری از شاه برخوردار می باشند.
اخبار رادیو مبنی بر آنست که استان استراتژیک آذربایجان در دست شاهی ها است. ولی رادیو اصفهان در یک بخش کـه صدای آن ضبط شد، خود را همچنان وفادار مصدّق اعلام کرده است، در این اوضاع آشفته، بنظر می رسد که لحن و متن همــهء اعلامیه ها ضد کمونیستی است. از توده ای ها هیچگونه فعالیت و واکنشی در این ساعات خطیر مشاهده نمی شود. اگر شاهی ها برای چیره شدن و قبضه کردن اوضاع عمل کنند، مسلماً توده ای ها نیرومندترین و قهرآمیزترین مخالفان آنها خواهند بود.
منابع ما، گزارشات مطبوعات و رادیوها را - مبنی بر اینکه کنترل شهر تـهران در دست شاهی هاست و زاهدی به شهر برگشته و در فراخوان رادیوئی به مردم قول اصلاحات اقتصادی و اجتماعی داده است - تأیید کرده اند. منابع خبریِ ما گزارش می دهند که خیابان های تـهران، ممّلوِ از انبوه مردمی است که در تظاهرات خود خواستار بازگشت شاه می باشند.
امضاء سی. پی. کابل
ادامــــــه دارد

[+]mirfetros.com


زیرنویس:
1- ظاهراً تیتر کتاب روزولت (ضد کودتا)،الهام بخش کسانی شده تا شتابزده، مدّعی شوند که «مصدّق علیه شاه کودتا کرده است» !!!

Labels: , , , ,

0 Comments:

Post a Comment

<< Home