بـی پـايـان

مسلمانانِ ايران، نام و ننگ را نمی‌ شناسند و از حاکميت ِ دشمنانِ ايران هم شرمسار نمی شوند. مسلمان ِ ايرانی، در ولايت فقيه، موالی است و ايران ستيزان مولای او هستند

Monday, November 08, 2010


با این خودباخته چه باید کرد؟


مـردو آنـاهیـد


خوش فکران براین گمان هستند: اگر خریت به اندازه-ی نیاز در همگان آمیخته شود همه-ی خوش فکران و بی فکران و تاریک فکران و کژ فکران در زیر سایه-ی خریت به سعادت خواهند رسید. زیرا هر کس در خریت، از رنج اندیشیدن آزاد است، می تواند از هر خری که خواسته باشد، در صراط مستقیم، فرمان ببرد.
خریت به مفهوم نادانی نیست بلکه خریت، توانایی-ی عقل کسانی است که در بندهای یک عقیده گرفتار شده-اند.



در زمانی، از دوران حکومت اسلامی، یکی از شیفتگان خمینی به نام "اکبر گنجی" دلباخته-ی اسلام خوش سیمایی می شود که او آن را از زبان اسلامفروشان راستین شنیده بود. حکومت اسلامی، که همیشه از وجود این تابلوهای گویا سود برده است، همراه با سرنای رسانه-ها، او را به زندان آموزشی مفت‌خر می کند.
این زندانی، که تا آن زمان گمنام مانده بود، از آن پس، از سوی اسلامزدگان دمیده می شود و باد می‌کند تا او از اکبر هم بزرگتر می‌ شود. پیام-های او پی در پی، نه تنها در برون مرز بلکه در رسانه-های حکومت، پر و بال می گیرند.
خوش فکران فرنگ نشین با پایکوبی به تعریف و تفسیر پیام های این زندانی می پردازند.جار اسلامفروشی-ی او، از همان پیام‌-ها، هم شنیده می ‌شد ولی خوشباوران آنها را نشنیده گرفته و ناله-های او را، که از زندان اوین بلند می شدند، به غرش یک خوش فکر آزاد بر می گرداندند.
به هر روی این زندانی، که برخی او را در هنگام جان کندن هم در زندان دیده بودند، تندرست و ورزیده از زندان آزاد می شود. او با گذرنامه-ی حکومتی و روادیدهای کشورهای فرنگستان به دیار مریدانش فرود می آید. خوب او دیگر یک زندانی نبود، که رازهای سیاسی را در پیام بفرستد تا قهرمان سازان آنها را تفسیر کنند، بلکه او ناچار بود، که در میان دلباختگانش، از کرامات و کشفیات خودش سخن براند.
در نخستین سخنرانی، درون اسلامزده-ی او، به روشنی آشگار می شود. او در این سخنرانی از کالایی، که در انبانه دارد، برای خوش فکران پرده برداری می کند. البته برخی از خوشباوران، که این کالای پسمانده را می شناختند، بر پندار سست خود نفرین کرده و دل آزرده او را ترک می‌ کنند.


این خرده فروش دوره گرد هم، که پرورش یافته-ی زندان اسلام است، حق دارد که جارچی-ی کالای پوسیده-ی دیگران باشد. ولی این کالای گندیده چه پیوندی با ایران به ویژه چه پیوندی با آزادی و آزادیخواهی دارد؟

ادامـــــه[+]

Labels: , ,

1 Comments:

Anonymous Yari Jan said...

خاک بر سر آن جنبشی که یک کله پز مغز متفکر آن باشد!

به این عزیز دوردونه آخوند‌ها که خودش به خودش لقب "مغز متفکر" جنبش سبز را داده خوب نگاه کیند. اگر قرار است جنبش سبز را یک همچنین شارلاتانی رهبری کند ما که فاتحه جنبش سبز را میخوانیم!

ببینید که خبرگزاری پارس مزدور و بلند گوی سپاه پاسداران برای اینکه این بابا را بیشتر توی بغل ما و شما جا کنه چیکار داره میکنه!

بعد از ۳۱ سال ریاضت، در بدری, بدبختی و فلاکت حالا باید روزه خود را با این جرثومه بشکنیم؟ آدم حسابی‌ واقعاً قحط است؟

مرتیکه جوالق! اول بیا و گو....ه خوردم که به پرچم مقدّس شیر و خورشید ۳ رنگ توهین کردم و بعدش هم خفه شو تا کاری به کار توی دجال نداشته باشیم!

بیسواد هروقت دلت خواست حاضریم در ملاً عام با توی لش مناظره کنیم تا ببینی‌ که قد خر هم سرت نمیشود!

برو یک گوشهٔ بتمرگ و از خدا طلب مغفرت گناهان خودت را بکن مأمور امنیتی سپاه پاسداران! این ترفند‌های خبرگزاری پارس سپاه پاسدار جونت هم دیگر نمیگیره!

امان از روی این خشکه مذهبی‌های فناتیک!


http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8810290222
آسيب‌شناسي حزب مشاركت-27
تلاش براي براندازي با شعار دموكراسي
خبرگزاري فارس: سند ديگري از منزل سحابي توسط مأموران كشف شد كه مربوط به خريد پانصد قبضه سلاح دويست كلت و سيصد قبضه مسلسل است. دستنوشته‌ ديگري منتسب به اكبر گنجي از منزل سحابي پيدا شده كه در آن نيز خبر از خريد پانصد قبضه اسلحه مجهز به صداخفه‌كن است.

January 21, 2010  

Post a Comment

<< Home