بـی پـايـان

مسلمانانِ ايران، نام و ننگ را نمی‌ شناسند و از حاکميت ِ دشمنانِ ايران هم شرمسار نمی شوند. مسلمان ِ ايرانی، در ولايت فقيه، موالی است و ايران ستيزان مولای او هستند

Tuesday, May 26, 2009

به کردار دروغی است آشکار

بردگانی که تازیانه ی ستمگر را انتخاب می‌کنند

مردو آناهید




• سخن از بیعت گرفتن برای خادم و مطیع خلیفه ی اسلامی در ایران است که به دروغ آنرا "انتخابات رئیس جمهور" نامیده اند. این بیعت گرفتن از مردم، که برای پذیرفته شدن حکومت اسلامی از سوی سازمان‌های جهانی انجام می‌شود، به کردار دروغی است آشگار ولی جهان پسند که به درستی در حاکمیت ولایت فقیه و احکام سخت اسلامی جایی ندارد ...

درست است که هر ریزه ای، از پدیده ی آزادی، بخشی از آزادی است و نیز باید پذیرفت که آزادی یکپارچه و یکباره پدیدار نمی‌شود بلکه می‌توان آگاهانه گام به گام به آن نزدیک شد.
دست یافتن به خُرده ریزه های آزادی، زمانی پیشرفت شمرده می‌شود، که کاربرد آنها از سوی آزادیخواهان برنامه ریزی شده باشد. یعنی آزادیخواهان بتوانند، از داشتن هر خُرده اندکی نیرومندتر و گامی به آرمان خود نزدیک‌تر شوند. ولی اگر ریزه هایی به رنگ آزادی، از سوی آزادی ستیزان در این راه ریخته شده باشند، دیگر این ریزه ها بخشی از پدیده ی آزادی نیستند، آنها دانه هایی هستند که دروغوندان در دامهای خود نهاده اند.
حکومت‌های زور در ستمگری پا گرفته اند، آنها هرگز در زمینه ی آزادی ریشه ای ندارند که بتواند از شاخه هایش جوانه ی آزادی برروید. خُرده هایی که، در حکومت زور با پوشش آزادی جلوه می‌کنند، با بُن این پدیده پیوندی ندارند بلکه آنها پوسته ی خوش رنگی هستند که حکومت ویژگی یا کردار زشت خود را در درون آنها جای می‌دهد.
اگر مردمی به آزاد برسند، اتنخابات هم بخشی از آزادی ی آنهاست، آنگاه چیزی برای انتخاب دارند.

نمونه ای در پیوند بخش‌های یک پدیده:
کارشناسانی، که آرمان آنها ساختن یک خودروی بارکش است، می‌توانند آگاهانه از پیوند ریزه ها، بخش‌هایی را از خودرو و از پیوند آن بخش‌ها، خودرویی را سامان بدهند. ولی بارکش‌های آزمند، که ساختمان موتور را نمی‌شناسند، با مانند سازی از چند پاره ی ناهنجار، تنها بار خود را سنگین‌تر می‌کنند.
سخن از بیعت گرفتن برای خادم و مطیع خلیفه ی اسلامی در ایران است که به دروغ آنرا "انتخابات رئیس جمهور" نامیده اند. این بیعت گرفتن از مردم، که برای پذیرفته شدن حکومت اسلامی از سوی سازمان‌های جهانی انجام می‌شود، به کردار دروغی است آشگار ولی جهان پسند که به درستی در حاکمیت ولایت فقیه و احکام سخت اسلامی جایی ندارد.

آزادی در این بیعت گرفتن بسان آزاد بودن دگراندیشی است که در محکمه ی شرع شیوه ی کشته شدن خود را آزادانه انتخاب کند. (تیرباران با تفنگ اسلام نشان، آویختن به جرثقیل ساخت ایران، گردن زدن با ذولفقار علی). سپس قاضی ی شرع، که ناجوانمردانه جان او را می‌گیرد، با افتخار فریاد برآورد: عدالت الله به آن اندازه است که حتا کافر هم در انتخاب شیوه ی مرگ خود آزادی دارد.
برخورد حکومت اسلامی با مردم، که خلافت فقیه است، به کردار رفتار شبان با گوسپندان را می‌نماید. شبان گوسپندان را برای اربابش پرورش می‌دهد و سرانجام آنها را به بهشت کشتارگاه می‌راند. گوسپندان از شبان معظم خود سپاسگزارند که آنها را از شادمانی‌های زندگی، که گناه شمرده شده اند، دور می‌دارد و آنها را به سعادت پس از مرگ رهبری می‌کند.
البته رهبر برای مهار کردن اُمت اسلام به پاسدارانی زاهد و با ایمان نیاز دارد که آنها بتوانند احکام امر به معرف و نهی از منکر را برهمگان تکلیف کنند تا هرکس بر دیگری دیدبانی و از دیگری ترس داشته باشد. انتخاب چوب بدستان از زشتی ی حکومت فقیه و محکوم بودن مردم نمی‌کاهد.
ادامـــــــــــــــــه[+]



Labels:

0 Comments:

Post a Comment

<< Home