بـی پـايـان

مسلمانانِ ايران، نام و ننگ را نمی‌ شناسند و از حاکميت ِ دشمنانِ ايران هم شرمسار نمی شوند. مسلمان ِ ايرانی، در ولايت فقيه، موالی است و ايران ستيزان مولای او هستند

Sunday, November 26, 2006

آثار و تأليفات حلاج

حـلاج شير بيشهء تحقيق



آثار و تأليفات حلاج

حلاج دارای تأليفات بسيار بوده و رسالاتی در مسائل اجتماعی، فلسفی و سياسی داشته بطوريکه عطار نيشابوری از او بنام
« شير بيشهء تحقيق » نام بُرده است.
هجويری در بارهء آثار و کتاب های حلاّج می نويسد:
« … و من 50 پاره تأليف حلاّج را بديدم اندر بغداد و نواحی آن و بعضی به خوزستان و فارس و خراسان » .
نکتهء جالب در روايت هجويری ايـن است که وی برای برائت حلاج از هرگونه کفر و الحاد، کوشش کرده تا حلاّج ديگری خلق نمايـد و لذا می نويسد:
« پندارند که حسين بن منصور، حسن بن منصور حلاّج است، آن ملحد بغدادی که استاد محمد زکريا (رازی) بود و رفيق ابوسعيد قرمطی » … نکته ای که در هيچ يک از منابع تاريخی وجود ندارد!
ابن نـديم نيز 47 جلد از آثار و رسالات حلاّج را نام برده است.
عطار تأکيــد می کنــد:
« … و حلاّج را تصانيف بسيار است و صحبتی و فصاحتی و بلاغتی داشت که کس نداشت، و وقتی و نظری و فراستی داشت که کس را نبود. »
شيخ روزبهان بقلی روايت می کنــد:
« … از قطب جاکوس کُردی شنیدم که حسين بن منصور حلاج 1000 تأليف کرد، بيشترين در بغداد بسوختند. »
روايت روزبهان اگر چه اغراق آميز می نمايد، اما بهر حال نشان دهندهء کثرت آثار و تأليفات حلاّج می باشد.

آثار و تأليفات موجود حلاّج

1 – اشعار حلاّج (به عربی): مشتمل بر 87 قطعه شعر. اين شعرها توسط استاد ماسينيون گردآوری و به فرانسه ترجمه گرديده و نيز بوسيلهء بيژن الهی به فارسی روان و شاعرانه ای برگردان شده اند.
2 – الطواسين: رساله ای است تقريباً عرفانی در ده بخش با الفاظ و عبارات پيچيده که در بعضی بخش ها، به « چيستان » شباهت دارد. بخشی از اين رساله را روزبهان بقلی از عربی به فارسی آورده و بر آن شرحی نوشته که در شرح شطحيات مندرج است و استاد ماسينيون نيز تمامت آنرا به فرانسه ترجمه کرده است.
3 – ديوان منصور حلاج (بفارسی): که بوسيلهء انتشارات سنائی چاپ و منتشر شده است.

ارزش تاريخی و تحقيقی اين آثار

1 – اشعار حلاج (به عربی): اين شعرها از نظر سير منطقی و تاريخی انديشهء حلاّج، يکپارچه و هماهنگ نيستند بطوريکه بعضی اشعار، حلاج را متفکری « مُلحــد » و بعضی ديگر او را عارفی زاهد می نمايانند. اين پريشانی، باعث شده تا اکثر محققان، آخرين شعرها و انديشه های حلاّج را با اشعار و انديشه های اوليه (عرفانی) او، اشتباه نمايند و براين اساس، به داوری ها و نتيجه گيری های نادرست بپردازند.
اشعار حلاّج اگر چه از نظر فکری بصورت دوره ای ، طبقه بندی و تنظيم نشده، اما بخوبی نشان دهندهء مراحل مختلف انديشهء حلاّج می باشند و ما، در استفاده از اين کتاب، اشعار حلاج را به سه دورهء مشخص تقسيم کرده ايم:
الف: اشعار دورهء تصوف (عرفان).
ب: اشعار دورهء ترديــد.
پ: اشعار دورهء طغیان (الحاد)

2 – الطواسين: ماسينيون معتقد است که اين رساله، آخرين اثر حلاّج است که در زندان نوشته شده و دوستش (ابن عطا) در سال 309 هجری / 922 میلادی آنرا مخفيانه از زندان خارج کرده و پيش خود نگاهداشته است. عقيدهء ماسينيون را گروهی از محققان پذيرفته اند و بر اساس «طاسين الازل» (بعنوان واپسين اثر و آخرين تجلّی انديشه حلاّج) او را فردی سُنّی مذهب، عارف و عالم ربانی معرفی کرده اند.
نظر ماسينيون به دلايل زير غير قابل قبول و نادرست می نمايد:
اولاً: با توجه به حساسيت و مراقبت شديدی که در مورد حلاّج وجود داشت، امکان نوشتن آخرين اثر او و بيرون آوردن مخفيانهء آن از زندان بسيار بعيد است. عطار تأکيد می کند: پس از دستگيری و زندانی کردن حلاّج:
« … پس از آن، خلق را از آمدن (و ملاقات با حلاّج) منع کردنــد. »
ثانياً: ابن عطا در شورش سال 308 هجری دستگير شده و قبل از شهادت حلاّج، در سال(309 هجری / 922 ميلادی) به قتل می رسد. بنابراين بيرون آوردن آخرين اثر حلاّج از زندان و انتشار آن بوسيلهء «ابن عطاءمقتول» در سال 309 هجری غير معقول است.
ثالثاً: شرح عارفانهء روزبهان بقلی بر کتاب « طاسين الازل » بر مبنای هيچ مأخذ معتبر تاريخی قرار ندارد، از اين گذشته ماسينيون خود تصريح می کند که بعضی از شطح های مندرج در کتاب روزبهان بفارسی، متن عربی آنها از زبان حلاّج، هنوز بدست نيامده است.
رابعاً: دکتر محمد معين و هنری کوربَن در مقدمه ای که بر کتاب « عَبهَر العاشقين » تأليف روزبهان نوشته اند. « طاسين الازل » را بعنوان اثر اصلی و واقعی حلاّج تلقّی نکرده، بلکه در اين باره، با احتياط و ترديد نظر داده اند. دکتر معين و هانری کوربن، تأکيد می کنند: « کتاب الطواسين » (جمع طاسين) منسوب به حسين بن منصور حلاّج است. » بنابراين: «الطواسين » نمی تواند آخرين اثر حلاج باشد تا براساس آن بتوان، آخرين افکار و انديشه های حلاّج را مورد بررسی قرار داد.
3 – دیوان منصور حلاج (بفارسی): اين کتاب بقول رضاقلی خان هدايت (در رياض العارفين) اثر حلاّج نيست، بلکه صاحب و شاعر آن، صوفی و عارفی بنام کمال حسن خوارزمی است که در قرن نُهم هجری می زيست.
شخصيت های تاريخی، محصول يک روند تاريخی – اجتماعی هستند که در جريان پراتيک و درک ارزش های اجتماعی، حادث می شوند، شکل می گيرند، قوام می يابند – و برای پاسخ دادن به يک ضرورت عينی و اجتماعی، بميدان کشيده می شوند.
با آنچه که گفته ايم ما معتقديم که تحقيق در زندگی و عقايد حسين بن منصور حلاّج مستلزم اين است که کم و بيش همهء متون و منابع تاريخی در اين باره، مورد ارزيابی انتقادی قرار بگيرند. به عبارت ديگر، برای شناخت چهرهء آزاده و انديشمند حلاج، او را نه در انبوه روايات و آثار منسوب و مجعول، بلکه حلاّج را باید در متن وقايع تاريخی و همراه با تحولات اجتماعی و فرهنگی – سياسی زمانش، کشف و ارزيابی کرد.
… و اين کتاب پرتو کمرنگی است در شناختِ

« آن شير بيشهء تحقيـق، آن شجاع ِ صفدر ِ صدّيق، آن غرقـهء دريای موّاج، حسين بن منصور حلاّج ».

اين کتاب کوچک فقط مقدمــه و زمينـه ای است برای نگرش ها و تحقيقات ديگری در زندگی و عقايد يـکی از مبهم ترين و مهم ترين شخصيت های تاريخ و فرهنگ ايــران.بقول حافظ:

همّتم بدرقهء راه کن ای طاير قـُدس! که دراز است ره مقصد و من، نــو سفــرم

در پايان، وظيفه خود می دانم از عزيزان گرانمايه: دکتر شرف الدين خراسانی و دکتر حبيب الله رفعت، و از دوستان عزيزم بنفشه وکيلی و شهرام امامی که متن اوليهء کتاب را، قبل از انتشار، خوانده و هر يک، نکات ارزشمندی را پيشنهاد کرده اند، سپاسگزاری نمايم.
[+]علی ميـرفطـروس
فروردين ماه 1356 - تهـران
بـازنـويسی:
آبـان 1382 - نوامبر 2003 - پاريس

حــلاج - این مرد کیست؟
[+](1)
[+](2)
[+](3)


1 Comments:

Anonymous Anonymous said...

This comment has been removed by a blog administrator.

December 07, 2006  

Post a Comment

<< Home