بـی پـايـان

مسلمانانِ ايران، نام و ننگ را نمی‌ شناسند و از حاکميت ِ دشمنانِ ايران هم شرمسار نمی شوند. مسلمان ِ ايرانی، در ولايت فقيه، موالی است و ايران ستيزان مولای او هستند

Sunday, May 16, 2010


عباد الله آزادگان را گردن می‌ زنند


مـردو آنـاهيــد


داد و دادگری، دادخواهی و دادگاه، دادستان و دادور تنها در جامعه-ای مفهوم خواهند داشت که بر شالوده-ی فرهنگ ایران سامان یافته باشد.
اسلامزده، برای بزک کردن چهره-ی "الله"، با دروغ، زشتی-ها و ستمکاری‌های شریعت را می‌ پوشاند. اسلامفروشان تنها کشتن کسی را عادلانه نمی‌ دانند که او گامی فراتر از احکام شریعت ننهاده باشد. ولی آنها کشتن مرتد را عدالت حق می‌ پندارند. آنها سر پیچیدن از ولایت فقیه و بریدن بندهای بردگی و گریختن از زندان ایمان را، که ره بردن به آزادگیست، گناهی بزرگ می‌ شمارند و سزای این گناه را مرگ می‌ دانند.

کشتار جوانان آزادیخواه، در ایران، نشان انسان ستیزی و فرومایگی-ی حکومت اسلامی است. بسیاری از آزادیخواهان و انجمن-های خردگرا خراش-هایی را، که از این جانستانی بر هستی-ی آنها وارد آمده است، با درد و اندوهِ بسیار بازگو کرده-اند. آنها به سخن نشان داده-اند، که از این بی دادگری-ها، بر بیزاری و خشم آنها افزوده شده است و از پایداری-ی پیکار آنها، در راه آزاد ساختن ایران از چنگال خشمآوران خونخوار، کاسته نشده است.
این تنها کشتار و پایان جانستانی-هایی نیست که حکومت اسلامی، بر معیار شریعت اسلام، انجام می‌ دهد. شارع مقدس، جان پیوسته-ی آزادگان را از پیکر ِایرانیان جدا می‌ سازد تا ایرانیان، در پراکندگی و از ترس، بردگی-ی ولایت فقیه را بپذیرند. سرشت درنده خویی، در احکام شریعت، راز پایداری و گسترش اسلام است.

پذیرفتن و خاموش ماندن، در برابر احکام جانستانی، همیاری و همآویی با جلادان اسلام است. کسانی، که کشتار آزادگان را تنها به کارکرد آخوندهای حکومت پیوند می‌ دهند، آنها از آزردن جان انسان بیزار حتا روگردان نیستند، آنها از جانستانی ننگ ندارند، آنها کردار آخوند را زشت می‌ دانند نه جانستانی را. ادامــه[+]

Labels: , ,

0 Comments:

Post a Comment

<< Home