بـی پـايـان

مسلمانانِ ايران، نام و ننگ را نمی‌ شناسند و از حاکميت ِ دشمنانِ ايران هم شرمسار نمی شوند. مسلمان ِ ايرانی، در ولايت فقيه، موالی است و ايران ستيزان مولای او هستند

Saturday, April 03, 2010


هر حکومتی سیمای بینش آن مردم است


مـردو آنـاهيــد



الله، از راه ترس و وعده هر اندیشه‌‌ای را، که اندکی فراتر از سیاهچال فکر او پرواز کند، نابود می‌سازد. او با شمشیر جهادگران چشمه-‌‌ی خرد انسان را می‌خشکاند تا ایمان به اسلام زنده بماند.


در اجتماعی که مردگان هزارساله برمردم حکومت می‌کنند و مردم پس از مرگ به خشنودی می‌رسند هرگز درون کسی به راستی شاد نخواهد شد. چون هر شادی با اندوه گناه و ترس از عذاب دوزخ آلوده شده است.
ارزش خردمند در آنست که هسته-‌‌ی اندیشه‌‌های زنده را در درون خود بپروراند و بارور سازد تا دیگران از میوه-‌‌های آن اندیشه‌‌ها بهره‌‌مند شوند نه اینکه بسان سوداگران اندیشه‌‌ای را از دیگران بگیرد و به سود خود بفروشد.

آنکس که پیشرونده‌‌-ی اندیشه است از پسماندن فکر مردم رنج می‌برد، چون پسماندگی‌-ی اجتماع او را نیز از پیشرفت بازمی‌دارند. ولی پسمانده همیشه از پیشروندگان بیزار است چون پیشرفت، ناتوانی او را آشگار می‌کند.

یهوه و الله هم بُت‌های نادیدنی ولی خشمگینی هستند که دین‌فروشان تراشیده‌‌اند، تا پیوند مردم را با بُت‌ها (خدایان) پاره کنند. تفاوتی که با بُت‌های مادی با الاهان ذهنی دارند این است که هر کس چهره‌‌-ی این بُت‌ها را در ذهن خودش تصویر می‌کند.
مسجد، محراب، گنبد، کعبه، مقبره، امام، نور، آسمان و نقش‌های کاشی‌کاری مسجد‌ها نشانه-‌‌های تصویر "الله" هستند.
چون انسان چیزی را می‌تواند در ذهنش تصور کند که تصویری داشته باشد و انسان برای عبادت الله هم در ذهن خود به تصویر او نیاز دارد. این است که مسلمانان بیشتر سنگ و چوب مقبره-‌‌ی کسی را عبادت می‌کنند تا بتوانند آسانتر تصویر الله را تصور کنند.
دشمن نیرومندی، که سرسختانه جلوی پیشرفت اندیشه‌‌ی انسان را گرفته است، تصویری است که انسان، از خالقی قهار و انسانی ذلیل، در ذهن خودش کشیده است. انسانی که گناهکار است و از جنت رانده شده باید پیوسته از ترس جهنم بر خود بلرزد.
الله، انسان اندیشمند را جاهل و مسلمان با ایمان را عاقل خلق کرده است. او برای اندیشمند، شکنجه‌‌های جهنمی و برای مسلمان مطیع، شیر و عسل بهشتی را وعده می‌دهد.
الله، از راه ترس و وعده هر اندیشه‌‌ای را، که اندکی فراتر از سیاهچال فکر او پرواز کند، نابود می‌سازد. او با شمشیر جهادگران چشمه-‌‌ی خرد انسان را می‌خشکاند تا ایمان به اسلام زنده بماند.
مسلمان باید شادزیستن را زشت و بی ارزش بداند و از زندگی رنج ببرد تا پس از مرگ به سعادت برسد. کسی که خرد او در چنین عقیده‌‌ای فرورفته است، او پدیده‌-های شادی، زیبایی و نیکویی-‌های همزیستی را در سامان راستی و آزادی نمی‌شناسد.
حکومت اسلامی چهره‌‌-ی آشگار حکومت الله است. مردم با ستمکاری و کردار زشت این حکومت پیکار می‌کنند چون ستمی را، که بر آنها می‌رود، سزاوار خود نمی‌دانند. ولی آنها ستم کردن را حق حکومت می‌پندارند.
ادامـــه[+]

Labels: , ,

0 Comments:

Post a Comment

<< Home