بـی پـايـان

مسلمانانِ ايران، نام و ننگ را نمی‌ شناسند و از حاکميت ِ دشمنانِ ايران هم شرمسار نمی شوند. مسلمان ِ ايرانی، در ولايت فقيه، موالی است و ايران ستيزان مولای او هستند

Sunday, January 09, 2011


ترس-زدگان پذیرای زشتی می شوند


مـردو آنـاهیــد


برآیند ِانجمن دروغوندان، خلافت ایران-ستیزان است که آنها مردمان ایران را، در حاکمیت "الله"، گرفتار ساخته-اند. در این انجمن ننگین، "خلافت" را «جمهوری»، "امیرالمومنین" را «رهبر»، "بیعت گرفتن" را «انتخابات»، "محتسب" را «پاسدار» و "دارالحکومه" را «دادسرا» و "دارالخلافه" را «دادگستری» نام نهاده-اند.

[روی عکس کلیک کنید تا با چهره-ی شماری از "انجمن دروغوندان" آشنا شویــد]

شریعتمداران مانند همیشه، به کمک ِ کوتاه خردان، پوسته-ی واژه-ها را از فرهنگ ایران می‌ دزدند و گندآب خود را جایگزین هسته-ی آن واژه-ها می‌ کنند. در این دزدی ننگی را ماندنی بر فرهنگ ایران به جای می‌ گذارند. آنها از یک سو گوهر واژه-های ایرانی را از رویش و زایندگی باز می‌ دارند، از سویی دیگر زشتی و پسماندگی-ی کلام شریعت را در پوسته-های زیبای واژه-های ایرانی پنهان می‌ کنند.

کسانی که ارزش-ها و گوهرهای درخشان بینش ایرانی را به شریعت عرب-زادگان می‌ بخشند، همان است که آنها تبری بس سنگین بر ریشه-ی فرهنگ ایران فرود می آورند.

اگر توده-ی مسلمان کمترین نشانه-ای از استقلال را می‌ شناخت، هرگز این ننگ را نمی‌ پذیرفت که عربزاده-ای، انگل-لیس پرورده، بر کشور او حکومت کند. مردمی که پیوسته چشم به چاه جمکران یا ناوگان بیگانگان دوخته-اند تا گردن کلفتی بیاید و بند-های خودبافته-ی آنها را پاره کند، این مردم خواهان برده-دارانی تازه هستند که بتوانند بند-های آن برده-پروران را به گردن بنهند.

آیا فرمانروایی یک ایرانی بر ایران نژاد-پرستی و پذیرفتن حکومت عرب-زادگان، ملّی گرایی است؟ آیا سامان کشور که به دست ایرانی آراسته شود دیکتاتوری و حکومت جهادگران عرب، دموکراسی است؟ آیا ایرانی باید پروانه-ی ملیت و کیستی-ی خویش را از بیگانگان ِ بیابانگرد درخواست کند؟ آیا باید، برای پیشگری از خشونت ِ بیگانگان، کشور را به خواست انگلیس اداره کرد؟
ادامـــه[+]

Labels:

0 Comments:

Post a Comment

<< Home