بـی پـايـان

مسلمانانِ ايران، نام و ننگ را نمی‌ شناسند و از حاکميت ِ دشمنانِ ايران هم شرمسار نمی شوند. مسلمان ِ ايرانی، در ولايت فقيه، موالی است و ايران ستيزان مولای او هستند

Sunday, October 02, 2011


تفاوتِ ناسيوناليسم با ميهن پروری


مردو آناهيد



نشانه-های ميهن پروری: سر زمين ايران هستی بخش و سرچشمه-ی فرهنگی است که فزاينده-ی خرد ِ مردمان و روينده-ی انديشه-های نوين است. در اين کشور، ميهن پرور کسی است؛ که آگاهانه و خردمندانه در فرشکرد ِ ايران و در نوساختن ِ فرهنگی بکوشد که از خرد ِ انديشمندان همين سرزمين تراوش کرده است.

چرچيل نمونه-ی ناسيوناليستی است ستمکار که برای سرافرازی و سود ِ انگلستان بيشترين مردم جهان را آزرده است. شمار ِ شهروندانی، که چرچيل پس از پيروزی، از راه ِ کينه توزی، در بمباران ِ شهرهای آلمان، ناجوانمردانه نابود کرده، بسيار افزون بر شمار کسانی است که هيتلر "در درازای جنگ" از مردمان اروپا کشته است. چرچيل انگلستان را به کردار، در پيوند با جهان آزاری، نيرومند ساخته است.

رضا شاه، در برابر اين ناسيوناليست-ها، تنها ميهن پروری است که بدون دست اندازی به سرزمينی و بدون دستدرازی به دارايی مردمان ِ ديگر به ميهن خود مهر ورزيده است. او آگاهانه در راه ِ سرفرازی و بازسازی-ی فرهنگ ِ ايران کوشيده و در اين راه جان باخته است.

رضا شاه بی گمان با برخی از کورانديشان، که 1400 سال، در زير ستم انسان ستيزان، از خويشتن و با فرهنگ خود بيگانه شده بوده-اند، به تندی و به خشونت رفتار کرده است. ادامـــــه[+]

Labels:

0 Comments:

Post a Comment

<< Home